
نام تو
فاطمه سالاروند
نام تو جاریست بر لبهای رود
نام تو راز نهان غنچههاست
روشن و صاف و صمیمی مثل آب
نام تو ورد زبان غنچههاست
عطر نامت میچکد از ابرها
مثل باران بر تن خیس علف
نام تو آرامش دریا و کوه
نام تو روی لب سنگ و صدف
لابه لای درّهها توی کویر
میوزد نام تو همراه نسیم
در نیایشهای ماهی توی آب
در زلال نغمههای یا کریم
بارها عطر تو را حس کردهام از همان قرآن روی طاقچه
در هوای تو تنفس کردهام
با اقاقیهای توی باغچه
ای خدای دشتهای دوردست
ای خدای آسمانهای بلند
هر نفس از هر کجای این جهان
بادها بوی تو را میآورند
[[page 5]]
انتهای پیام /*