
گشوده نشود. خداوندا به آنچه تو بخواهی راضیام همانند آن عزیز سفر
کردهام. مانند برادرم امام رضا (ع). خداوندا! هرچه تو بخواهی هر طور
که تو بخواهی و هر کجا که تو تعیین کنی...»
زن اشکهای حضرت معصومه (س) را از چهرهاش پاک
کرد، هرچند که خود بیش از او اشک میریخت وقتی که
دستش را بر پوست داغ از تب او میکشید، کاسۀ شیر را
نزدیک برد و گفت: «بنوش عزیز من. این سفر برای گُلی
به ظرافت تو سخت و جانکاه بوده. تو از سفر خستهای.
بنوش و به خدا توکل کن. به زودی آن قدر سلامت
خواهی شد که سفر را ادامه دهی.» حضرت
معصومه (س) آرام سر بلند کرد. زن شادمانه ادامه
داد: «اگر او را دیدی. سلام مرا برسان. بگو خانهام
کوچک و فقیرانه است. اما این در کوچک همیشه
به روی اهل بیت پیامبر (ص) گشوده است. بگو هر
روز جلو در خانه به انتظار مینشینم تا باز گردی و مهمانم
شوی. بگو...»
کاسۀ شیر هنوز در دست زن بود که باد آرام گرفت. تب
خاموش شد. و حضرت معصومه (س) دست برادر را بر سر
خود احساس کرد...
خانهای که حضرت معصومه (س) در آن چشم از
جهان فرو بست، آرامگاه ایشان شد و زیارتگاه مومنان.
حضرت امام رضا (ع) میفرمایند: «هرگاه تصمیم گرفتید به زیارت
من بیایید، ابتدا به زیارت مرقد مطهر خواهرم حضرت معصومه بروید
و بعد به دیدار من بیایید.»
سه شنبه 25 دیماه، سالروز ولادت
حضرت معصومه (س) است. این روز
را به شما تبریک میگوییم.
[[page 31]]
انتهای پیام /*