
بین این همه مدرسههای مختلف تو چه جور مدرسهای
میروی؟ دولتی، غیرانتفاعی یا نمونه دولتی؟
هر جور مدرسهای که بروی، حتماً دیدهای که بعضی
از بچهها با سرویس به مدرسه میروند؛ شاید خودت هم
سرویسی باشی. ممکن است خودت تنها به خانه بروی یا
شاید هم کسی دنبالت میآید.
راضیه کلاس اول دبستان است. فاصله خانه راضیه
تا مدرسه خیلی زیاد است و چون هنوز کوچک است،
نمیتواند خودش تنها به مدرسه رفت و آمد کند. مادر و
پدرش هم شاغل هستند. به خاطر همین راضیه و چند نفر
از دوستان دیگرش با ماشین احمد آقا به مدرسه میآیند.
احمد آقا راننده سرویس آنهاست. بچهها او را خیلی دوست
دارند. چون در طول راه برایشان شعر و آواز میخواند و
گاهی اوقات شکلات هم به آنها میدهد. راضیهو دوستانش،
نشستن روی صندلیها را نوبتی کردهاند تا دعوایشان نشود
هر هفته نوبت یکی است که روی صندلی جلو، کنار دست
احمد آقا بنشینند. راضیه سرویس سواری را خیلی دوست
دارد و از این که توی راه مدرسه هم با دوستانش است،
لذت میبرد.
مصطفی کلاس دوم است. چند ماهی است که مادر
مصطفی به خاطر یک مریضی خانهنشین شده و نمیتواند
او را به مدرسه ببرد. پدر مصطفی برای او سرویس گرفته،
امّا مصطفی دوست دارد باز هم با مادرش مدرسه برود.
او توی سرویس تنهاست و حوصلهاش سر میرود.
ریحانه هم سرویسش را دوست ندارد. او ترجیح میدهد
خودش با اتوبوس به مدرسه برود، امّا پدر و مادرش فکر
میکنند هنوز زود است که او تنها به مدرسه رفتن را تجربه
کند. ریحانه میگوید: «چند تا از هم کلاسیهای من
خودشان به مدرسه میآیند و هیچ اتفاقی هم
برایشان نمیافتد. من نمیدانم چرا پدر و مادرم
اجازه نمیدهند من هم این کار را بکنم.»
مادر ریحانه میگوید: «ریحانه هنوز کوچک است.
وقتی او وارد دوره راهنمایی شد، میتواند خودش
تنها تا مدرسه برود، امّا او هنوز خیلی از قوانین را
نمیداند. مثلاً این که چطور از خیابانهای بزرگ و
شلوغ رد بشود یا اگر مسیر را اشتباه رفت چطور به
خانه برگردد. به خاطر این چیزهاست که ما ترجیح
میدهیم او با سرویس رفت و آمد کند».
علی و مرتضی، سوار سرویس بزرگتری میشوند.
سرویس آنها یک مینی بوس است که تعداد زیادی از
همکلاسیهای آنها را به خانه میبرد. آنها توی سرویسشان
یک نماینده دارند. این هفته علی نماینده سرویس بود.
علی میگوید: «نماینده سرویس دقت میکند که
بچهها شلوغ نکنند تا حواس آقای راننده پرت شود
نماینده کارهای دیگری هم میکند، مثلاً اگر جا برای
نشستن همه نبود، مواظب است که بچههای کوچکتر حتماً
[[page 14]]
انتهای پیام /*