
نبودند. با وجود آنکه تمام مبارزان روحانی و مذهبی به ایشان فشار می آوردند
که حضرت امام، حرکت های مسلحانه ی داخلی را تایید کنند، ایشان تن نمی
دادند، یاران و اطرافیان به حضرت امام عرض می کردند :«مصلحت ایجاب می
کند که برای نگهداری حمایت مردم و همراهی با جو حاکم، این حرکت های
مسلحانه را به نحوی تایید کنید.
ایشان می فرمودند: اگر چنانچه تشخیص دهم وظیفه ی شرعی من این است
که در یک دهکده ی دورافتاده و متروک بروم و انجام وظیفه کنم، آن را انجام
می دهم؛ حتی اگر هیچ کس به من توجهی نکند و از نظرها ساقط شوم. شما
بدانید این حرکت ها می گذرد و آنچه اصالت دارد و حقیقت است، خود را نشان
خواهد داد.
سپس قضیه ای را به این شرح نقل کردند:
مرحوم آخوند ملا عباس تربتی، پدر آقای راشد، یک وقتی با یکی- دو
نفر از دوستانش وارد می شوند به محله ای که افراد آن محله همه سرگرم عیاشی
و فساد بودند. این مرحوم بدون توجه به آنان، رفت گوشه ای ایستاد، اذان گفت و نمازش را خواند. مدتی
نگذشت که همان افراد عیاش و فاسد، کم کم تحت تاثیر حقانیت و اصالت آخوند ملا عباس قرار گرفتند و
به او پیوستند. صحنه گردانان عیاشی نیز، صحنه را رها کردند و از آنجا رفتند.
چرخش اکسیژن در طبیعت به این صورت
است که درختان سبز، کربن دی اکسید ما را
می گیرند و به جای آن اکسیژن تولید می کنند.
اکسیژن توسط ما مصرف می شود و دوباره کربن
دی اکسید تولید شده به درخت بر می گردد.
[[page 5]]
انتهای پیام /*