مجله کودک 326 صفحه 5

کد : 128226 | تاریخ : 16/12/1386

می چرخاند. وقتی امام به حاج غلام رسیدند ، سلام کردند. حاج غلام ، امام را نشناخت و در همان حال که پاهایش روی هم بود و زنجیر را در دستش می چرخاند. گفت : «آقا! سلام حال شما خوب است؟» من از این کار حاج غلام دلگیر شدم. همان طور که نوشتیم ، حضرت امام (س) در زندگی بسیار تلاش می کردند که عادی و معمولی باشند و از مطرح شدن خود جلوگیری می کردند. هنگامی که کتاب «تحریرالوسیله» ایشان برای اولین بار در نجف چاپ شد ، روی جلد آن عبارت هایی نوشته شده بود مثلا رئیس حوزه علمیه و ... حضرت امام تا این عبارت را دیدند ، دستور دادند : این عبارت را پاک کنید. کسانی که کتاب را چاپ کرده بودند ، گفتند : «آقا! کتاب چاپ شده ، پاک کردن آن مشکل است.» اما آنان نتوانستند امام را راضی کنند و ناگزیر مجبور شدند ، نوشته ی روی جلد را پاک کنند. البته امام ، هیچ وقت برای چاپ رساله حاضر نبودند از وجوه شرعی استفاده کنند و می فرمودند : آنان که تقلید می کنند ، وظیفه دارند که رساله تهیه کنند ، لذا باید پول بدهند و بخرند. اما در مورد پاک کردن عنوان ها و اسامی که مورد قبول امام نبود ، فرمودند : مخارجش را من می دهم. بالاخره دستور امام اجرا شد و آن نوشته ها در روی جلد کتاب پوشانده شد تا خوانده نشود. آن بزرگوار ، آن قدر خودشان را خالص کرده بودند که برای چاپ و ترویج رساله ، پول نمی دادند ، اما برای پاک کردن عنوان ها از روی تحریر الوسیله ، از وجوه شرعی مصرف می کردند تا مبادا اهانتی به دیگر علما و مراجع شود و یا از ایشان تعریف و تمجیدی گردد. خلبان و کمک خلبان این هواپیما در ارتباط نزدیک با هم بودند اما جایگاه مسلسل چی در نزدیکی انتهای هواپیما بود. این هواپیما با موتور «رایت سیکلون» کار می کرد. در انواعی از آن از موتور «پرات و ویتنی» هم استفاده شده بود.

[[page 5]]

انتهای پیام /*