مجله کودک 337 صفحه 34

کد : 128528 | تاریخ : 18/03/1387

باغی که بی­کلاغه پر گل و رنگارنگه پیرهن من قشنگه.» مدّتی گذشت. بی بی نازنین آن قدر پیراهنش را پوشید تا وقت شستن آن رسید. پیراهن را شست و روی بند انداخت. امّا تا چشم از پیراهن برداشت باد تندی وزید و پیراهن را با خودش برد. بی بی نازنین داد و فریاد کرد امّا فایده­ای نداشت. از خانه بیرون دوید و دنبال پیراهن رفت. باد پیراهن را برد و برد تا رسید به یک درخت بید. پیراهن را تن درخت بید کرد. بی بی نازنین به درخت بید رسید و گفت: «درخت بید، پیراهنم را پس بده؛ باغ گلم را پس بده.» درخت بید گفت: «این پیراهن توست؟ من را بگو کـه فکر کردم باد برایم یک دسته گل آورده. حالا می گذاری پیراهنت تنم باشد تا یک درخت پر گل بشوم؟» بی بی نازنین گفت: «ای بیدک نازنین هر چی بخواه، جز این امّا نگو که بی بی از یاد برده خوبی. درست کنار پایت گل می­کارم برایت گل و درخت و پیرهن راضی شدی تو از من؟» درخت بید خوشحال شد امّا تا آمد پیراهن بی بی را پس بدهد، باد دوباره وزید. پیچید و تابید و پیراهن را از تن درخت بید بیرون کشید. بی بی نازنین دوباره داد و فریاد به راه انداخت اما فایده­ای نام جنگنده: ریان کشور سازنده: آمریکا تیپ: جنگنده آزمایشی موتور: جنرال الکتریک حداکثر سرعت: اندازه گیری نشده تجهیزات: ـ

[[page 34]]

انتهای پیام /*