
کلاغ گفت: «اینکه غصّه ندارد. من برایت میشمارم.»
خارپشت خوشحال شد. کلاغ سیبها را یکی یکی از سبد برداشت و روی زمین گذاشت: «این یک، این دو، این...»
امّا کلاغ تا دو بیشتر بلد نبود، خارپشت
دوباره غمگین شد، ولی تا خواست سیبها را جمع کند، کلاغ با خوشحالی گفت: «فهمیدم، تو دو تا و دو تا و کی سیب داری.»
خارپشت کوچولو که گیج شده بود، پرسید: «دو تا و دو تا و یکی، چند تا میشود؟»
کلاغ جواب داد: « خوب معلوم است، دو تا و دو تا و یکی
میشود.»
کلاغ این را گفت و پَر زد و رفت.
خارپشت کوچولو سیبها را توی سبد گذاشت و دوباره به راه افتاد، قورباغه او را دید و پرسید: «چی شده خارپشت؟ چرا غمگینی؟»
خارپشت جواب داد: «من یک سبد سیب دارم؛ ولی نمیتوانم آنها را بشمارم.»
قورباغه گفت: «اینکه غصّه ندارد. من برایت میشمارم.»
نام پرنده: مرغ گلو سرخ
اندازه: حدود 75 سانتیمتر
گستردگی در جهان: مناطق گرم و مرطوب
زیستگاه: اقیانوسها و جزایر اقیانوسی
غذا: ماهی و سایر آبزیان کوچک
سایر ویژگیها: یک تخم میگذارد.
[[page 34]]
انتهای پیام /*