مجله کودک 402 صفحه 34

کد : 129477 | تاریخ : 11/07/1388

آهو بره ی خالی خالی گردو را به او نشان داد و داستان آن را گفت: کلاغ خندید و گفت :«!! این که کاری ندارد! من الان آن را می شکنم!» کلاغ سیاه ، گردو را روی سنگی گذاشت و با بالش ، محکم روی آن زد. بال کلاغه خیلی درد گرفت ، چند تا از پرهایش هم ریخت ؛ ولی گردو نشکست. کلاغ ، بال زخمی و خسته اش را جمع آوری کرد و کنار آهو بره ، نشست. قورباغه ای از آن طرفها می گذشت . آهو بره ی خال خالی وکلاغ سیاه را که دید، به طرفشان رفت و گفت: «آهو کوچولو، Ÿ موضوع تمبر: سال اسب در چین Ÿ قیمت : 60 واحد Ÿ سال انتشار : 1990

[[page 34]]

انتهای پیام /*