
دایره دوم خندید و گفت : « شوخی میکنی ! این راه پر از تپه و چاله است و تو می خواهی این همه سختی بکشی تا بفهمی پشت کوه بلند چیست؟ نه ، من اینجا راحت هستم، تو هم بهتر است همین جا بنشینی . مطمئن باش که نمی توانی از این چاله ها و تپه ها بگذری.»
دایره اول به چالة اول رسید. داشت پیش خودش فکر می کرد که باید مواظف سرازیری باشد و به آرامی پایین برود. 
دایره دوم گفت: «بیخود فکر نکن! کارسختی است! برگرد و همین جا راست بنشین!»
دایرة اول لبخندی زد و چیزی زیر لب گفت و شروع به حرکت کرد.
دایرة دوم ، بی حرکت سر جایش نشست!
دایرة اول شروع کرد به حرکت کردن وهمین طور که از دایرة دوم دور می شد، گفت: من می خواهم بدانم 
 موضوع تمبر:  توجه به مقررات راهنمایی و رانندگی
 قیمت  :  25 واحد
 سال انتشار :   1968
  [[page 34]] 
                
                
                انتهای پیام /*