مجله کودک 73 صفحه 7

کد : 129842 | تاریخ : 01/12/1381

داشتم. اتفاقاً چند شب بعد در خواب پدرم را دیدم که با چهره­ای درست مانند تصویری که در عکسها از او دیده بودم، به سراغم آمده است. شاید آن شب برای اولین بار بود که پدرم را در خواب می­دیدم. پدر نگاه مهربانی به من کرد و گفت: «علی اگر من پیش تو نیستم ناراحت نباش، هر چیزی که می­خواهی از امام علی (ع) بخواه که پدر تو هم حضرت علی (ع) است. مطمئن باش که هر چه بخواهی به تو می­بخشد.» فردای آن روز خوابم را برای مادرم تعریف کردم، مادر در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود، به من گفت که خوش به سعادتت که حضرت علی (ع) تو را هم به فرزندی قبول کرده. تو از امروز دیگر یتیم نیستی و پدری به مهربانی حضرت علی (ع) داری. از آن روز به بعد هر کس در مورد پدرم سئوالی از من بپرسد حتماً به او می­گویم که نام پدرم هم مثل خودم علی است.» از علی می­پرسم:«تا حالا شده چیزی از حضرت علی (ع) بخواهی و حاجتت برآورده شود؟» علی می­گوید: «بله مثلاً موفقیتم در درس، سلامتی مادر و خواهرم و خیلی چیزهای دیگر که تا حالا از حضرت علی(ع) خواسته­ام و ایشان همۀ آنها را به من داده­اند. بهتر بگویم، تا حالا نشده که چیزی از ایشان بخواهم و نگرفته باشم.» علی در ادامۀ صحبتهایش گفت: «اکثر بچّه­هایی که در مدرسۀ ما تحصیل می­کنند، مانند خود من پدرانشان را از دست داده­اند، امّا آنها هم مانند من خود را از فرزندان امام علی (ع) می­دانند و هر مشکلی که داشته باشند با ایشان در میان می­گذارند تا این امام عزیز پیش خدا واسطۀ آنها شود.» از علی می­پرسم: «در این عید غدیر که متعلّق به مولا علی (ع) است، چه احساسی داری؟» علی در پاسخ من می­گوید: «احساس می­کنم که باید خوب درس بخوانم تا هم روح پدرم شاد شود و هم حضرت علی (ع) از من راضی باشند.» «دوست» فرا رسیّدن عید سعید غدیر خم را به تمام فرزندان امام علی (ع) تبریک می­گوید.

[[page 7]]

انتهای پیام /*