داستان دوست
شفاعت
نوشته: سپیده خلیلی
تصویرگر: محمد حسین صلواتیان
دو نفر با یکدیگر اختلاف پیدا کردند.
حق با من است!
من قبول ندارم.
پس بیا نزد فرد عادلی برویم تا او قضاوت کند.
هر نظری بدهد، قبول می کنی؟
بله، قبول می کنم. من محمد (ص) را برای قضاوتن میپسندم.
ولی من، فرد دیگری را در نظر دارم .
چون میدانم که حق با من است، حاضرم نزد هرکسی که تو بگویی بیایم.
پس بیا برویم.
آن مرد که می دانست پیامبر اسلام (ص) در قضاوت رشوه نمی گیرد، نمی خواست نزد پیامبر (ص) برود.
[[page 7]]
انتهای پیام /*