مجله کودک 74 صفحه 22

از مجموعه داستانهای یونسکو طمعکاری که اشتباه کرد مترجم: ماندانا راد روزگاری یک دکتر علفی (کسی که با داروهای گیاهی بیماران را درمان می­کند) زندگی می­کرد که به خاطر توانایی و همین­طور حرص و طمعش شهرت داشت. یک بار، او کودکی را که بیماری سختی داشت، درمان کرد. مادر کودک هم تصمیم گرفت با دادن یک کیف زیبای ابرایشمی که برای نگهداری پول خرد استفاده می­شد، از او قدردانی کند. مادر به دکتر علفی گفت: «من خودم این کیف را درست کرده­ام. خواهش می­کنم آنرا بپذیرد.» دکتر در حالی که سرش را با تندی به اطراف تکان می­داد، گفت: «من دستمزدم را به صورت کالا دریافت نمی­کنم، لطفاً نقد به من بدهید.» زن ناراحت شد و احساس حقارت کرد. سپس پرسید: «چقدر باید به شما بپردازم؟» دکتر گفت: «پنج نیانگ»* مادر بدون بیان کلمه­ای،پنج نیانگ ازکیف ابریشمی درآورد، آنها را به دکتر داد و باکیف ابریشمی که هنوز 15 نیانگ دیگر در آن بود، از آنجا رفت! *نیانگ: واحد پول قدیم کرده است