
فریبا پوراعتماد ، 11 ساله ، از سبزوار
فرگل محمدبیگی ، 10 ساله ، از شهرستان ابهر
لطیفه
مشتری : آقا یک کم تخفیف بده!
فروشنده : باور کنید جا نداره!
مشتری : مگه اتوبوسه که جا نداره!
پسر : پدربزرگ شما در قدیم خانه را با چی روشن می کردید؟
پدربزرگ : با چراغ موشی
پسر : با چی خاموش می کردید؟
پدربزرگ : وقتی گربه می آمد خودش خاموش می شد.
معلم : بگو ببینم فرق بین پزشک و دندانپزشک چیه؟
شاگرد : دندانپزشک وقتی دندانش بیفتد پزشک می شود.
الناز سادات کسایی - شیراز
یه روز خوب خدا
کوچولو اومد به دنیا
اسمش را گذاشتند سارا
باباش خوشحال و خندون
دستاش و برد آسمون
گفت : ای خدای مهربون
تشکر از لطفتون
سارا با شیر مادر
هرروز می شد بزرگتر
حالا دیگه بزرگ شده
شیطونیاش شروع شده
معصومه پیش دست - رشت
دوستان دوست
اهواز : محیا سادات (فاطمه) لطیفی کلاس چهارم ، راضیه خوشنویس زاده ، رسول خوشنویس زاده.
مشهد : رویاکاظمی
5 ساله ، یاسر قاضی دوست 11 ساله.
کاشان : حکیمه سادات طوقکش 9 ساله. لیلا ساکنی 10 ساله ، مریم غنی 11 ساله.
سبزوار : فریبا قزی پور اعتماد 11 ساله.
اردبیل : آینه حسن زاده 10 ساله ، محسن قیامی 9 ساله. شادی کسایی 10 ساله ، میثم پار.
یزد : محمّد گله داری 11 ساله.
دماوند : محسن امری کاظمی 11 ساله.
بشرویه خراسان : اعظم سادات و اشرف سادات هاشمی محترم.
لواسان : محبوبه باستانی 11 ساله.
اصفهان : زینت و اکرم سعادت از محمدآباد جرقویه.
تهران : رضا استکی آزاد 10 ساله ، مهدی غلامرضایی 10 ساله ، محمّدعرفان مختاری 10 ساله ، علیرضا دهشت ، سارا حیدریان ، مائده محتشمی نژاد 10 ساله ، کمند سادات رضوی 10 ساله ، مریم سادات حسن دفت 11 ساله ، پویا جاوید آرا 8 ساله.
حروفچین مجله از شما دوستان خوب ، خواهش می کند ، مطالب ، شعر ، قصه ، ... خودتان را روی یک برگ کاغذ بنویسید. اشکالی ندارد که پشت مطلب ارسالی سفید باشد. بقیه مطالب یا شعر را روی کاغذ دیگری بنویسید.
[[page 5]]
انتهای پیام /*