
خاله سوسکه و دوستان اینترنتی مریم محبی
خاله سوسکه تنها توی خانه نشسته بود و حوصله اش سر می رفت ، چون او هیچ دوستی نداشت. باخودش فکر کرد چکارکنم تا حوصله ام سرنرود ؟ بعداز کمی فکر کردن خاله سوسکه گفت : « فهمیدم می روم سراغ رایانه ام و توی اینترنت دوست پیدا می کنم ؟» بعد خاله سوسکه رایانه اش راروشن کرد و رفت توی اینترنت . اول رفت تو سایت قورباغه آفریقایی وبعدا زسلام و احوالپرسی گفت: « من تنهایم ، حوصله ام سر رفته اگه من با تو دوست بشم وقتی حوصله ام سر بره توچه کارمی کنی ؟ » قورباغه آفریقایی گفت : « من می برمت تو جنگل های پر ازدرخت ، کناربرکه های قشنگ باهم پشه و مگس می گیریم و می خوریم و حوصلمون سر نمی ره »! خاله سوسکه گفت : « اه اه پشه و مگس ، نه ،نه ، من باتو دوست نمی شم. » و ازسایت قورباغه آفریقایی بیرون آمد . بعد خاله سوسکه رفت توسایت خرگوش هندی وبعد ازسلام و احوالپرسی گفت: «من تنهام ، حوصله ام سر رفته اگه من باتودوست بشم وقتی حوصله ام سر بره تو چه کارمیکنی؟» خرگوش هندی گفت :« من می برمت سینما باهم فیلم های قشنگ هندی ببینیم .» خاله سوسکه گفت: « فیلم های هندی ، نه همه اش باید گریه کنم ، من باتو دوست نمی شم .» و ازسایت خرگوش هندی هم بیرون آمد . بعد خاله سوسکه رفت تو سایت سنجاب اروپایی و
AKنام اسلحه : 101
طول : 94 سانتی متر
وزن : سه کیلو وچهارصدگرم
خشاب :30 فشنگ
حداکثر برد : 1000متر
بردموثر: 400 متر
[[page 30]]
انتهای پیام /*