مجله کودک 213 صفحه 5

یک خاطره، هزار پند امام از اینکه اسرار مردم را فاش کنند و یا عیبهای آنان را نشان بدهند، پرهیز میکردند. حتی به خود فرد هم وانمود میکردند که عیب شما را نمیدانم. به این ترتیب انسان خیال میکرد که: «رفتم خدمت امام و مسایل را گفتم و چند تا دروغ ردیف کردم و ایشان هم متوجه نشدند.» در صورتی که امام اصل ماجرا را میدانستند. اما حتی پیش خود فرد هم پرده را برنمیداشتند که بگویند من میدانم که شما چه کارهاید. امام در یکی از بیاناتشان میگویند: یکی از سردستههای منافقین به نجف آمد و مدتی آنجا ماند. شب و روز هم مطلب مینوشت و خودش را خیلی دیندار نشان میداد. ولی آن وقت من میدانستم که این آقا کج است و کج فکر میکند. آن شخص مدتی آنجا میماند و خیال میکرد که امام ماهیت او را نشناختهاند! در حالی که حضرت امام کاملاً فکر او را شناخته بود. یکی از علتهای پیشرفت و پیروزی انقلاب اسلامی نیز همین خصوصیت امام بود. اگر کسی خدمت امام میرسید و امام اظهار میکرد که مطلب او را میداند، آن شخص کمی دلسرد میشد که امام همه چیز را میدانند. از اینرو، اگر موضوع و مطلب بعدی پیش میآمد، پیش خود میگفت که چرا بروم خدمت امام، خود امام اینها را میداند. به این ترتیب، رسیدن اخبار به امام قطع میشد و رهبری انقلاب مشکل یا غیرممکن میشد. به همین دلیل، امام میدان میدادند که هرکسی بیاید و صحبت کند. نام موتور: S 1100 R تعداد سیلندر: 4 سیلندر ظرفیت بنزین: 1/18 لیتر حداکثر قدرت موتور: 7500 دور در دقیقه