مجله کودک 220 صفحه 12

کد : 130591 | تاریخ : 06/11/1384

گفتگو با مدیر جدید مدرسه · آقای غفوری، مدیریت محترم مدرسه، الان چه احساسی دارید؟ از یک طرف خیلی خوبه. از طرف دیگر هم خیلی سخته. الان فکر نمیکردم که کار مدیر مدرسه اینقدر سخت باشه. · فکر میکنی تا این ساعت از عهده وظایفت به خوبی برآمدی؟ تمام سعیام را کردهام. · از صبح تا حالا چه کارهایی کردهای؟ خیلی کارها. مثلاً به چند مورد بیانضباطی رسیدگی کردهام. · یکی از آن موارد را تعریف کن. دو تا از دانشآموزان در سر کلاس دعوایشان شده بود که معلم آنها را پیش معاون انضباطی فرستاده بود و معاونم هم آنها را پیش من آورد. · چگونه به این مئله رسیدگی کردی؟ انصاف داشتی؟ واقعاً که داوری کردن به طوری که حق هیچکس از بین نرود خیلی سخت است. در مورد آن دو نفر عاقبت مجبور شدم نامه بنویسم برای والدینشان تا فردا به مدرسه بیایند. · دوست داری بقیه روزها هم مدیر مدرسه باقی بمانی؟ دانشآموزی هم جای خوبی دارد. ·مدیریت هم جای خوبی دارد. نه؟ اگر دانشآموز نباشم و درسم را خوب نخوانم که نمیتوانم مدیر بشوم. · از موقعیتی که برایت فراهم شده است سوءاستفاده هم میکنی؟ اصلاً · راستش را بگو، حتی اگر یک ذره هم... راستش را میگویم، یک ذره هم سوءاستفاده نکردهام! رسیدگی به تکالیف دانشآموزان توسط معلم جدید کارگاه علوم و فنآوری اتاق بهداشت کتابخانه اقامه نماز در همین لحظه گربهها سر میرسند. اسنوبل از اسموکی میخواهد که این ماجرا را فراموش کنند و به راه خود بروند. او میگوید که استوارت عضو خانواده است.

[[page 12]]

انتهای پیام /*