مجله کودک 229 صفحه 7

کد : 130982 | تاریخ : 24/01/1385

گله با چوپانِ ده سوی صحرا می­رود شاپرک با خنده­ای پیشِ گلها می­رود باز هم پر می­شود از بنفشه پای جو این همه سرسبزی است هدیه­ای از سوی او او که خیلی مهربان با من و پروانه­هاست صاحبِ فصل بهار او خدای خوب ماست کرایک تصمیم می­گیرد که دوباره نوشیدنی سمی پادشاه را درست کند اما متاسفانه از معجون سمی چـیزی باقی نمانده است. بنابراین از آب گلدان کنار دستش در لیوان پادشاه، آب می­ریزد.

[[page 7]]

انتهای پیام /*