مجله نوجوان 07 صفحه 5

کد : 131598 | تاریخ : 18/06/1395

گریه کردم و فهمیدم که اشک ریختن برای امام حسین علیه­السّلام برای آرام شدن و آرامش یافتن نیست. برای معرفت و سربلندی و حرکت و مسؤولیت است. *** شایع شده بود که تیمسارهای ارتش شاه عصبانی هستند و تصمیم گرفته­اند که ر اهپیمایی تاسوعا و عاشورای 1357 را به خاک و خون بکشند. می­گفتند حتی ممکن است حمله هوایی کنند و مردم را زیر رگبار و بمب تار و مار کنند. امّا راهپیمایی تاسوعا با عظمت برگزار شد. هم عزاداری و نوحه خوانی بود و هم تظاهرات و مبارزه و هم آمادگی برای فداکاری و شهادت، حالا می­فهمیدم که وقتی در آن سالهای سیاه استبداد در دعای آخر عزاداری، نوحه خوان تکیه می­گفت: خدایا یاران واقعی امام حسین علیه­السّلام را در پناه خودت محفوظ بدار! منظورش چه بود. من در عالم کودکی از این دعا تعجب می­کردم و با خودم می­گفتم : مگر یاران امام حسین علیه­السّلام همه شهید نشده­اند؟! امسال ماه محرم و بهمن ماه و تاسوعا و عاشورای حسینی با روزهای پیروزی انقلاب هم زمان شده­اند. شاید فرصتی است برای یادآوری شباهتهای نهضت امام حسین علیه­السّلام و حماسه انقلاب­اسلامی. فرصتی برای این که از خودمان بپرسیم:«زیارت با معرفت سیّدالشهدا» چطور ممکن است؟ یاران واقعی و پیروان و عزاداران عاشق امام حسین علیه­السّلام چه کسانی هستند؟ راستی در این روزهای سرد زمستانی که دل و جان ما از عشق امام حسین علیه­السّلام گرم می­شود و عزاداری می­کنیم و اشک می­ریزیم و سینه­زنی و زنجیرزنی می­کنیم و یاد روزهای پیروزی انقلاب را گرامی می­داریم می­توانیم با خودمان قرار بگذاریم که تا سال آینده برای شناخت امام حسین علیه­السّلام و نهضت کربلا و برای شناخت حماسه انقلاب تلاش کنیم تا بعد از یک سال بتوانیم به مرزهای معرفت نزدیک شویم. و لوطی مثل همین بچّه­ها و جوانهای بامعرفتی که می­شناختم و خیلیهاشان را در عزاداری و دسته سینه زنی و زنجیر زنی می­دیدم. امّا وقتی آن سال ماه محرم با اوج گرفتن تظاهرات و مبارزه مردم با رژیم شاه همراه شد، وقتی با چشمهای خودم دیدم که جوانها صبح که از خانه بیرون می­زنند با امید شهادت و برنگشتن می­روند. وقتی دیدم که پشت نرده­های دانشگاه تهران اسلحۀ مأموران حکومت نظامی به طرف دانشجویان و دانش­آموزان است امّا آنها فریاد می­زنند: «اندر آن جا که ظالم امیر است اندر آن جا که حق سر به زیر است اندر آْن جا که دین و عدالت پایمال و زبون و حقیر است راستی زندگی ناگوار است مرگ بالاترین افتخاراست» و بعد رگبار مسلسلهای آمریکایی و اسرائیلی بچّه­ها را درو کرد و روی چمنهای دانشگاه ریخت. آن وقت «زیارت با معرفت» برایم معنی شد. یکی از روزهای محرم 1357 بود که از بلندگوی هیئت عزاداران حسینی این نوحه را شنیدم: «حسین سربازه ره دین بود حسین قربانی آئیین بود عاقبت حق طلبی این بود»

[[page 5]]

انتهای پیام /*