
«وی عجو بو و بی گی» یا همان بیماری ویروس عجول بودن و بیحوصلگی که بسیار غمانگیز و رعبآور است از زمانی آغاز شد که دوست شیمپال اولیه، یعنی آقای «گاگالی پازارته» بر اثر عجله کردن در خوردن ناهار، یک مار برقی را اشتباهاً به جای ران یک گوسفند اولیه خورد و بر اثر الکتریسیته موجود در مار برقی دچار این بیماری شد.
این بیماری به مرور زمان مدرن شد و در عصر حاضر به صورتهای دیگری بروز کرد. آدمهای بیمار از یک طرف برای انجام کارهای روزمره عجله میکردند و از طرف دیگر به خاطر بیحوصلگی، آن کار را اصطلاحاً سمبل میکردند. جالب است بدانید مکتب سمبلازیسیوم نیز از همین بیماری گرفته شده است.
علائم بیماری
فرد مبتلا به این بیماری اصولاً همیشه دیرش
شده و به خاطر همین با زجر تمام و با
بیحوصلگی بینهایت کارها را ناقص
انجام میدهد تا به کار بعدی برسد
و البته کار بعدی را هم به خاطر کار
بعدترش همانطوری سمبل میکند.
مثلاً فرد بیمار میخواد شام بخورد،
مسواک بزند و بخوابد. وی این اعمال را
اینگونه انجام میدهد. اول شام
را توی دهانش میریزد و بلافاصله مسواک را در حلقوم کرده، غذا را به داخل معده فرو میکند و سپس به رختخواب رفته، مسواک در دهان، میخوابد یا مثلاً موقع امتحان، تا صبح مثلاً درس
میخواند، آن وقت 5 دقیقهای سر جلسه امتحان با
خط خرچنگ قورباغه چیزهایی در برگه مینویسد و برای بازی بیرون میرود اما از آنجا که حال بازی هم ندارد، یک کارهایی شبیه بازی میکند و به سرعت به خانه میرود تا کار بعدی را انجام بدهد و موارد دیگر که خودتان بهتر میدانید.
راههای درمان
الف) درمانهای سنتی
1) جوشانده یک شتر درسته را در چند بشکه ریخته، روزی یک بشکه را با قاشق چایخوری، خیلی آرام و با حوصله به حلقش بریزید.
2) او را به تنه درخت کاج بسته، یک دانه گل آفتابگردان در دستش بگذارید. زمان پایان این درمان وقتی است که از آن دانه آفتابگردان یک درخت هویج در بیاید.
3) یک لاک پشت متوسط را لای نان بربری
گذاشته، با گوجه و خیار به خوردش بدهید.
4) او را داخل یک کیسه کرده، 2 کیلو حلزون زنده داخل کیسه بیاندازید و آنقدر با پتک به کیسه بکوبید تا حلزونها روی پوست فرد
بیمار گریه کنند.
آن وقت یک
اتفاقی
میافتد.
ب) راههای علمی و
جدید
1) او را سوار یک خر پیر کرده و برای پیدا کردن باغهای معلق بابل به مصر بفرستید و مجبورش کنید تا تعداد موهای
[[page 10]]
انتهای پیام /*