مجله نوجوان 35 صفحه 34

کد : 132239 | تاریخ : 18/06/1395

آسمانی ها شاه شهیدان نذر امام امام حسین (علیه السلام) در حیرت کویر به باران رسیده ام شادم که این چنین به بهاران رسیده ام امشب در این کشاکش زیبای ابر و باد خیس غزل به نقطةطوفان رسیده ام همبال اشتیاق تمام پرندگان تا شوق نیلگون درختان رسیده ام فواره میزند دلم از شوق آفتاب ای آفتاب محض! به ایمان رسیده ام عمری امید کال خیالم نچیده ماند از برکت هوای تو اینسان رسیده ام تو کیستی که با تو زوال و فرود نیست بی شک به اصل خلقت انسان رسیده ام این جاودانگی ست که مرهون نام توست یعنی به شوق شاه شهیدان رسیده ام.... نیره السادات هاشمی اشجع ناس یادم ز وفای اشجع ناس آید از خون جگر ز دیده الماس آید گر دهر بیاورد حسین دگری هیهات برادری چو عباس آید حاجت برادر مؤمن مردی نزد حضرت امام حسن علیه السلام آمد و گفت : «پدر و مادرم به فدایت، برای من مشکلی پیش آمده که فوری و فوتی است و به مشاهده محتاج است. به یاری شما نیاز دارم.» حضرت فوری برخاست، کفش خود را پوشید و همراه او شد. در سر راه امام حسین را در مسجد دیدند که به نماز ایستاده بود. امام حسن به آن مرد گفت:«تو که از همین راه آمدی چرا از حسین کمک نخواستی؟» آن مرد گفت:«ایشان را دیدم ولی شنیدم که در مسجد نیت اعتکاف دارد.» (اعتکاف این است که کسی نیت کند تا مدت معینی از مسجد خارج نشود و مشغول عبادت باشد)حضرت امام حسن فرمود:«بسیار خوب؛ ولی برای مؤمن، برآوردن حاجت برادر مؤمن از یک ماه اعتکاف هم بالاتر است و برادرم این را می داند. مگر اینکه اعتکاف به نذر یا قسم واجب شده باشد.» مهدی آذریزدی سنگ صبور تقدیم به امام سجاد (علیه السلام) تمام غیرت دریاست در کلام تو سبز تموّج نفس صبح در سلام تو سبز سلام سنگ صبور قیام عاشورا!!!! غرور زینب کبری ست در تمام تو سبز پیمبری که به اعجاز یک سر بی تن طلوع می کنی و می شود قیام تو سبز همیشه جان تو می سوخت در غم خورشید امام سجده در آتش همیشه نام تو سبز چنین که در شب زنجیر رفته ای تا شام طلوع صبح تشیع به اهتمام تو سبز نیره السادات هاشمی

[[page 34]]

انتهای پیام /*