مجله نوجوان 51 صفحه 16

کد : 132581 | تاریخ : 17/06/1395

دندان در ادبیات فارسی دندان، علاوه بر ساختمان سخت استخوانی که در فکهای بالا و پایین بسیاری از مهره داران وجود دارد و وسیله ای است برای جویدن و با دفاع کاربرد دیگری نیز دارد و آن ادبیات است. می دانید که بسیاری از اعضای بدن به ویژه صورت انسان و در بعضی موارد، حیوان ویژگی هایی دارند که شاعران و نویسندگان از آنها برای تشبیه چیزهای دیگر و از چیزهای مشابه برای تصور کردن آنها استفاده می کنند. مثلا چشم از اعضای مور توجه اغلب شاعران است که به نرگس و ... تشبیه شده است. دندان هم از این ویژگی برخوردار است سفیدی، ردیف بودن و گزیدن از ویژگی های برجسته ای است که بسیاری از شاعران ، در شعرهایشان به آن اشاره دارند و از این ویژگی ها برای تشبیهاتشان استفاده می کنند. همچنین دندان فارسی ساخته شده است و. چنانکه در بعضی از موارد مطلقا واژه دندان مورد نظر نیست و تنها منظور آن مفهوم کتابی است. فکر می کنم همه اینها با آوردن مثالهایی که بسیاری از آنها به گوشتان آشناست، قابل درک و پذیرفتن باشد. دندان در ادبیات، به دلیل سفیدی و درخشانی به چیزایی نظیر: چراغ ، سیم (نقره) ، الماس، تگرگ، قطره شیر و در و به دلیل ردیف بودن و درخشش به ستاره پروین، نبات، گوهر ، تسبیح و .. تشبیه شده است به عنوان نمونه به چند بیت زیر توجه کنید: - مرا بسود و فروریخت ... هر چه دندان بود - نبود دندان لا، بل چراغ تابان بود. - (رودکی) - 1- بسود، سابیده شد. - - ز یک سو بیامد فراوان گراز - چو الماس ، دندانهاشان دراز (فرودسی) - - در و مرجان لب و دندان او را هر زمان - بندگی خواهد نمودن از بن دندان پری (سوزنی) - (بن دندان از ترکیباتی است که با دندان ساخته شده و بهمعنی: از ته دل از صمیم قلب است) - از ترکیبات کتابی ساخته شده با دندان می شود به اینها اشاره کرد: - - دست به دندان گزیدن: کنایه از شدت، غم و حسرت با خشم و نفرت است. - از دیده و دندان: کنایه از شدت غم و حسرت با خشم و نفرت است. - از دیده و دندان: کنایه از میل و از جان و دل، انجام دادن کاری است. - به دندان کشیدن: کنایه از انجام کاری، با رنج و مشقت فراوان است. - دندان از دور نمودن: کنایه از خود را دشمن نشان دادن و شاخ و شانه کشیدن به حریف است. - دندان به دندان فشردن: کنایه از صبر و تحمل سختی ها و شداید است. - دندان تیز کردن: کنایه از طمع و توقع داشتن است. - دندان بر سنگ آمدن:" کنایه از برخوردن به ناملایمات است. - سنگ در دندان آمدن: کنایه از شکست خوردن و مغلوب گشتن است. - دندان در کار کسی داشتن: کنایه از چشم داشت و توقع کردن است. دندان در ضرب المثل ها - آن قدر بنشین تا موهایت، مثل دندانهایت سفید شود. - دندان اسب پیشکشی را نمی شمرند. - فلانی آدم دندان گردی است - دندان طمعت را بکش - هر آن کس که دندان دهد، نان دهد - دندان فیل را شکست - دندان محسن درست شدنی نیست.

[[page 16]]

انتهای پیام /*