مجله نوجوان 67 صفحه 7

کد : 133004 | تاریخ : 17/06/1395

حبیب بابایی خرده تاریخ زندگی اجتماعی یونانیان صبح زود ، معمولاً هر فرد آتنی به میدان مرکزی شهر می رفت . هدف از این کار خرید و فروش نبود ، بلکه دیدن دوستان و بحث دربارۀ امور و مسائل شهر خود بود . هنگام عصر نیز به یکی ار ورزشگهای شهر می رفتند و به ورزش می پرداختند . افراد پیر به گفتگو با یکدیگر اکتفا می کردند . هنگام غروب ، گاهی در مهمانی یکی از دوستان شرکت می کردند و غذا را آنجا می خوردند . در این مجالس ، هر یک از مهمانان شعر یا آوازی می خواند یا لطیفه ای می گفت و یا ا ینکه دربارۀ موضوعی جدی بحث می شد . میزبان هم به مهمانان خود عطر می افشاند و به گردنشان حلقه های گل می آویخت . اندرز کورش روزی یکی از نزدیکان کوروش به او گفت : « ای پادشاه ، با این قدرتی که تو داری بهتر نیست سرزمین های آباد و حاصلخیز بیشتری را فتح کنیم و از نعمت های خوب در آن استفاده کنیم ؟ » کورش پاسخ داد : « مانعی نیست ، اما در آن صورت باید خود را برای زندگی تازه آماده سازید و سرانجام به حالت بندگی درآیید ، زیرا که سرزمین های آباد و پر از نعمت ، افرادی تن آسا ، بار می آورد و هیچ کشوری در جهان نیست که هم محصولات مرغوب داشته باشد و هم سربازان دلاور و خوب . تلگراف به تخت سلطنت تلگراف در دوره قاجاریه وارد ایران شد و ایران را به نحوی که پیش از آن سابقه نداشت ، با جهان خارج مرتبط می کرد . این باور عامه که سیم های تلگراف به تخت سلطنت ایران وصل است ، موجب شد که تلگرافخانه ها به محلی برای بست نشستن تبدیل گردد . مثلاً دو هزار نفر که در شیراز به خاطر نان شورش کرده بودند ، به سوی تلگرافخانه رفتند و اصرار داشتند پیامی برای شاه بفرستند که والی شیراز را برکنار سازد و از قیمت نان بکاهد . شمار شورشیان افزایش یافت و جمعیت حدود ده هزار نفر شد و اینان تا هنگامی که جواب از تهران برسد ، کارکنان تلگرافخانه را حبس نگه داشتند .

[[page 7]]

انتهای پیام /*