مجله نوجوان 86 صفحه 31

کد : 133577 | تاریخ : 17/06/1395

را پاتریک گیلمور و تیم جانسون به عهده گرفتند . و بازیگران معروفی همچون برادپیت ، مایکل پفیر ، کاترینا زتاجونز ، رالف فینز و دنیس هایسبرگ به جای شخصیت های صحبت می کردند . داستان از این قرار بود که سندباد ، معروف ترین دزد دریایی ، وقتی با افرادش به یک کشتی حمله می کند تا گنجینه ی کشتی را که کتاب صلح بود برباید ، با نیرو های داخل کشتی روبرو می شود و می فهمد که دوست قدیمی اش که پسر پادشاه هم بود فرماندهی کشتی را به عهده دارد . آنها با هم درگیر می شوند و پسر پادشاه قصد منصرف کردن سندباد را دارد که ناگهان یک اژد های دریایی به آنها حمله می کند . سندباد با پسر پادشاه هم پیمان می شود و گنجینه را نجات می دهند اما به مناسب ورود کتاب صلح به سرزمین آنها پادشاه جشنی برگزار می کند ولی از حضور سندباد و دوستانش بسیار دلخور می شود و معتقد است که حضور یک دزد و افرادش در شهر ، بسیار خطرناک است و امنیت کتاب و مردم شهر را تهدید می کند . در هنگام برگزاری جشن یک الهه ی بدجنس که به دنبال درست کردن دردسر برای سند باد بود کتاب را دزدید و در محلی در پایان دریاها آن را پنهان کرد . پادشاه سندباد را که جشن را ترک کرده بود و در حال خارج شدن از شهر بود به عنوان دزد کتاب دستگیر کرد و چون به دزدی اعتراف نکرد ، تصمیم به اعدام او گرفت . پسر پادشاه که خود را دوست صمیمی و سندباد می دانست ، داوطلب شد که به جای سندباد زندانی شود تا سندباد به دنبال کتاب برود و آن را بیابد . ابتدا سندباد تصمیم می گیرد که از این فرصت برای فرار استفاده کند ولی وقتی نامزد پسر پادشاه را در کشتی خود می یابد به یاد فداکاری های پسر پادشاه می افتد و برای نجات جان او به دنبال کتاب می رود . سندباد و یارانش با وجود مشکلاتی که الهه بدجنس برایشان ایجاد می کند از هفت دریا می گذرند و کتاب را می یابند ولی الهه با او شرط می بندد که در صورتی کتاب را به دست سندباد می دهد که سندباد بدون کتاب به شهرشان باز گردد . سندباد که پس از گذشتن از مراحل سخت و دشوار سفر بسیار پخته و آبدیده شده است ، به قول خود عمل می کند و به موقع پیش پادشاه باز می گردد . وقتی پادشاه و پسرش متوجه می شوند که سندبادی با وجدی که کتاب را نیافته است برگشته که پسر پادشاه به جایش اعدام نشود ، به رفاقت و صداقت او ایمان می آورند و از طرفی هم چون الهه با او شرط بسته که او هرگز دست خالی برنخواهد گشت که اعدامش کنند ، شرط را می بازد و مجبور به تحویل کتاب می شود . داستان سندباد همچون بسیاری دیگر از داستان های مشرق زمین با مطرح کردن عبور از مراحل هفت گانه به سیر تکامل انسان اشاره می کند و بیننده را متوجه این مسئله می سازد که هر انسانی اگر به مراحل تهذیب نفس تن بدهد حتما به روحی متعالی دست پیدا می کند . برای مثال رستم هم پس از عبور از هفت خان رستم ب قدرت نهایی خود رسید . دیگر عرفا و علمای ما نیز طی کردن این مراحل را مسبب اصلی تکامل روح بشر دانسته اند . کارتون سندباد به لحاظ تکنیکی که نیز با کارتون حضرت موسی برابری می کند یعنی ترکیب انیمیشن تخت بر روری روبروی بک گراندها و پس زمینه های سه بعدی ، همچنین حرکات زیبای دوربین به صورت سه بعدی توانسته فضایی خیال انگیز ایجاد کند . این در حالی است که برخلاف برخی از انیمیشن ها که در آن تناسب و به خوبی رعایت نمی شود ، در این کار این مشکل وجود ندارد . البته باید گفت که در این کار نیز همانند سایر کار های کمپانی های معروف ، شخصیت های اصلی با ظاهری غربی و موهایی بور و چشمهایی آبی دیده می شوند؛ این امر باعث شده که احساس شرقی و غرب بودن کاراکترها کم رنگ شود ولی در مقابل ، الهام گرفنت از مینیاتور های ایرانی در طراحی فرم و دست و پا های کاراکترها تا حدودی باعث شده که این نقص به چشم نیاید . در طول داستان نیز روند شکل گیری شخصیت سندباد به شکلی است که سندباد آخر فیلم با سندباد ابتدای فیلم بیگانه نیست و این روند برخلاف فراز و نشیب های متعدد داستان ، سیری طبیعی و یکنواخت را طی می کند . شاید همین مسئله باعث شده باشد که این تکامل شخصیتی ، شعاری و به دور از واقعیت به نظر نباید و در پایان نیز ، با سندبادی مواجه هستیم که همچنان دلچسب است و این در حالی است که بیننده نیز اعتماد بیشتری نسبت به او دارد . قابل ذکر است که دوبله ی این فیلم نیز بسیار دلچسب است و بر زیبایی های آن افزوده است .

[[page 31]]

انتهای پیام /*