مجله نوجوان 91 صفحه 24

کد : 133750 | تاریخ : 17/06/1395

آی نسیم سحری یه دل پاره دارم چن می خری ؟ هفته پیش شنیدیم که عمران صلاحی دل پاره پاره اش را به دست نسیم سحری داد و از بین ما پر کشید . عمران صلاحی که در سن 60 سالگی دنیای خاکی را ترک کرد ، تقریباً 40 سال از عمرش را وقف نوشتن شعر و طنز و ترانه کرده بود و در حال حاضر آثار بسیار ارزشمندی از او به جا مانده است . عمران صلاحی یکی از بزرگترین روزنامه نگاران کشور ما هم بود و در طنز نیز همانند سوردن شعر و ترانه ، قلم توانایی داشت . شما احتمالاً نوشته های شیرین او را در مجله گل آقا به خاطر می آورید . برای شما چند نمونه از شعر های زیبای او را انتخاب کرده ایم تا بخوانید و برای شادی روحش صلوات بفرستید . باران مادرم روی سرم قرآن گرفت آیه ها در پیش چشمم جان گرفت ابرها از چهار سو گرد آمدند رفتم و پشت سر م باران گرفت ای نسیم سحری صبح زود وقتی که باد تو کوچه صداش میاد پا میشم فوری درو وا می کنم داد میزنم : آی نسیم سحری یه دل پاره دارم چن می خری ؟ قطار می گذرد قطا می گذرد از کنار خانه ما و گیسوانش را به پشت می ریزد درون واگن باری همیشه چیزی هست هزارگونی غربت هزار کیسه تنهایی و جعبه هایی از خاطرات گرد گرفته جدار واگن چوبی اگر شکوفه دهد از شمال می آید اگر شراره دهد از جنوب می آید اگر سپیده اگر ستاره . . .

[[page 24]]

انتهای پیام /*