
شعر
بیوک ملکی
صید سایه
در پیاده رو
سایۀ پرندهای نشست روی سایۀ درخت
بچّه گربهای از آن طرف رسید
جست زد به روی سایۀ پرنده ناگهان
هرچه جست و خیز کرد
در میان پنجههای خودپرندهای ندید
چند لحظه بعد ناامید
راه خویش را کشید و رفت
آن پرنده همچنان نشسته بود
بی خیال روی شاخۀ درخت.
[[page 34]]
انتهای پیام /*