مجله نوجوان 119 صفحه 18

کد : 134572 | تاریخ : 16/06/1395

مجید صالحی آن مرحوم چیز دیگری نفرمودند؟ در روزگار دور تاجری زندگی می­کرد که علاوه بر باغ و ملک فراوان یک سگ بزرگی داشت که از خانه و اموال او نگهداری می­کرد. مرد تاجر عوض نگهداری سگ به او خوب رسیدگی می­کرد گفتم که رسیدگی می­کرد. و سگ نگهبان به خوبی از پس کارهایی که به او سپرده شده بود بر می­آمد و ازاملاک او نگهداری می­کرد و مردم هم از سگ تاجر خیلی می­ترسیدند. وای من دارم کم­کم می­ترسم تا اینکه زد و بعد از چند سال سگ تاجر مرد و تاجر او را در قبرستان آدم­های شهر با مراسم با شکوهی به خاک سپرد.

[[page 18]]

انتهای پیام /*