آبی ملایم
جویهای آدمهای آبی
چند هفته است که در مورد آدمها و آبها سر و کلّه میزنیم ولی در این میان یک سوء تفاهم اساسی پیش
آمده است!
ما یک اشتباه بزرگ در مورد آدمهای آبی کردیم و آن اینکه آدمها را در همۀ زمینهها به آب تشبیه کردیم
و این اشتباه به دیگران هم سرایت کرد و حالا هم تصور میکنند آدمها چون مانند آب هستند نباید در یک جا
بمانند و مدام باید در حال حرکت باشند ولی آدمها احتیاج دارند که حداقل شبها را در یک جا سر کنند یعنی به منزل و مأوا و در کل به یک خانه نیاز دارند.
آب اگر در یک جا بماند حتماً میگندد ولی آدم اگر خانه نداشته باشد میگندد. آدمها به طور طبیعی نیاز دارند
که خانه داشته باشند و برای اینکه بتوانند به این مأوا و خانه برسند مانند آبی که در یک گرداب افتاده باشد
باید هِی دور خودشان بچرخند و از این بنگاه به بنگاه دیگر بروند و بیایند تا بالاخره بتوانند در یک جا، جا گیر شوند.
وقتی هم خانههای ویرانهای را که با اجاره بهای سرسام آور مشاهده کردند از ته دل اشک میریزند سر و رو
یشان خیس میشود.
از طرف دیگر ارتباط مستقیمی بین صاحبخانهها با آدمهای آبی است. آدمهای آبی باید صاحب خانه را
در جریان جزییترین تصمیمات زندگیشان قرار دهند تا مبادا به تریش قبای صاحبخانه بر بخورد و نیت کند
که مستأجر را که یک آدم آبی است آوارۀ کوه و در و دشت کند. در اینصورت آدمهای آبی باید راهشان
را بگیرند و خود را به دریا برسانند و خودشان را در دریا
غرق کنند تا خیالشان راحت شود یکی از
تصمیمات مهمّی که آدمهای آبی
پیش از هر اقدامی باید با صاحب
خانههایشان در میان بگذارند،
تولید آدمهای آبی جدید
است. صاحب خانههای
آدمها تصور میکنند یک بچّه
آدم آبی موجب ویرانی و نابودی
ساختمان میشود و به جای شیر
مادر، در و دیوار را میجود و میبلعد.
به همین دلیل صاحبان خانه با سر لوحه
[[page 16]]
انتهای پیام /*