مجله نوجوان 134 صفحه 26

کد : 135178 | تاریخ : 22/06/1395

قربان ولیئی در کوچه باغ حکایت 1- آوردهاند که عارفی از جایی عبور می­کرد و دید که خانه­ای تازه در آنجا ساختهاند. پرسید این خانه را چه کسی ساخته است؟ سپس با خود گفت: چرا از چیزی سؤال می­کنی که به کارت نمی­آید و سودی ندارد؟ آن­گاه برای آن که خود را تنبیه کند یک سال روزه گرفت. 2- از حکیمی پرسیدند: چرا خاموشی پیشه کرده­ای و کم سخن می­گویی؟ گفت: به آدمی دو گوش و یک زبان دادهاند؛ یعنی باید دو برابر آنچه می­گوید، بشنود و سکوتش بیشتر از سخن گفتن باشد. در آینه شعر ای خدا جان را تو بنما آن مقام که در او بی حرف می­روید کلام (مولوی) در این دعا، مولوی از خدا چه می­خواهد؟ مقامی که مولوی از خدا می­خواهد، چه مقامی است؟ حالتی یا وضعیتی که مولوی خواهان آن است این است که در ذهن او، بدون حرف، کلام بروید. مگر می­شود کلامی در ذهن آدم باشد ولی از حروف و کلمات تشکیل نشده باشد؟ می­شود، در حالت سکوت مطلق، ذهن آدمی مانند آینه می­شود و حقایق هستی در آن منعکس می­شود. ذهن پیغمبران و دوستان نزدیک خداوند، چنین است و مانند آینه است و هستی با تمام جزئیات و رازهایش در آن پیداست.

[[page 26]]

انتهای پیام /*