مجله نوجوان 145 صفحه 20

کد : 135316 | تاریخ : 22/06/1395

سروده­هایی از قیصر امین­پور تو می­توانی سفر ایستگاه قطار می­رود من تو می­روی سالهای سال مردم تمام ایستگاه می­رود تا اینکه یک دم زندگی کردم و من چقدر ساده­ام تو می­توانی که سالهای سال یک ذره در انتظار تو یک مثقال کنار این قطارِ رفته ایستاده­ام مثل من بمیری؟ و همچنان به نرده­های ایستگاهِ رفته تکیه داده­ام! خواب چهل ساله از خواب چهل سالۀ خود پا شده­ام گم بوده­ام و دوباره پیدا شده­ام ای حس شکوهمند غمگین و شگفت امروز چقدر با تو زیبا شده­ام!

[[page 20]]

انتهای پیام /*