فصل طرب
دست افشان به سر کوی نگار آمدهام
پای کوبان ز پی نغمۀ تار آمده ام
حاصل عمر اگر نیم نگاهی باشد
بهر آن نیم نگاه با دل زار آمدهام
باده از دست لطیف تو در این فصل بهار
جان فزایند که در این فصل بهار آمدهام
مطرب عشق کجا رفته در این فصل طرب
که به عشق و طریش بادهگسار آمدهام
در میخانه گشاینده که از مسلخ عشق
به هوای رخ آن لاله عذار آمدهام
جامۀ زهد دریدم رهم از دام بلا
باز رَستم ز پی دیدن یار آمدهام
به تماشای صفای رخت ای کعبۀ دل
به صفا پشت و سوی شهر نگار آمدهام
[[page 9]]
انتهای پیام /*