
چاپارخونه پانادون
نمک در نمکدان شوری ندارد
بله عزیزان بابا !
نمک در نمکدان شوری ندارد ، دل من پیرمرد هم طاقت دوری ندارد ، لذا برای من نامه بنویسید امّا نامه های درست و حسابی بنویسید . پاسخ مسابقة انیمیشن را هم دیگر ننویسند که برندگانش معلوم شد رفت پی کارش !
نامه های عجیب و غریب هم ننویسید . ما با همین نامه های معمولی بیشتر خوشحال می شویم .
نامه های عجیب و غریب یعنی چی ؟
الان می گویم . مثلاً همین نامه :
یک نامه مشکوک
یک نامه برای ما آمده است که هیچ مشخّصاتی از فرستنده در آن موجود نیست ، تمبر اصفهانی دارد و مهر ادارة پست تهران روی آن خورده است امّا اثری از نام فرستنده در آن موجود نیست .
این مخاطب گرامی لطف کرده اند و برای ما پاسخ جدول را فرستاده اند .
درسا مؤمنی خواه از تهران
خانم درسا مؤمنی خواه ، داستان نویس هستند ، البته داستانی که برای ما فرستاده اند یک رمان کامل است و برای چاپ کردن آن جای کافی نداریم . از طرفی این دوست خوب ، یک داستان کوتاه هم نوشته اند به اسم دخترک و پسرک خوشبخت که ما آن را در همین جا چاپ می کنیم :
یه روزی روزگاری یه عروس و داماد بودند . داماد به دنبال عروس اومده بود که دید دست عروس یه عروسکه . عروس گفت : خیلی دوستش دارم . می خوام با خودم بیارمش . داماد گفت : اشکالی نداره . و بعد ماشین کوکی اش رو از توی جیبش درآورد و هر دو به سمت یه زندگی خوب راه افتادند . یه روز ، دو روز ، یه ماه ، دو ماه ، بالاخره یه سال با هم بودند اما روزی دخترک برای رفتن به خونة مادر و پدرش آماده شد و پسرک هم برای رفتن به محلّ کار . اونا هر کدوم سوار تاکسی جداگانه ای شدند و با هم خداحافظی کردند ، برای آخرین بار ! چون اون روز هر دو با هم تصادف کردند و . . . .
دخترک و پسرک خوشبخت
[[page 10]]
انتهای پیام /*