
ماجرا های آقای میخی
میخکی پخ کلّه
قسمت سوم
In GHESMAT
در ادامة خواسته های بیجای پسر آقای میخی
پسر آقای میخی مثل همة پسر های دنیا دلش می خواهد که تفریحات سالم داشته باشند یعنی هر جمعه به پیست اسکی برود و با عینک دودی از بالای کوه سر بخورد توی برفها یا مثلاً هر پنج شنبه به استخر و سونا برود یا هر چهارشنبه برود تئاتر ببیند یا هر سه شنبه برود سینما یا هر دوشنبه برود با دوستانش پیتزا بخورد یا هر یکشنبه به شهربازی برود یا حداقل هر شنبه یک گشتی دور خیابانها شهر بزند امّا هیچ کدام از این اتفاقها نمی افتد.
پسر آقای میخی مجبور است تمام روز های تکراری هفته را در خانه بنشیند و تماشاچی جرّ و بحث های تکراری آقا و خانم میخی یعنی پدر و مادر محترمش باشد . تازه حقّ تشویق و دخالت و اظهارنظر و طرفداری هم ندارد .
آقای میخی مرفّه بی درد نیست
اصولاً آقای میخی اعتقاد دارد که تفریحات یکی از مخرّبترین آفتهای زندگی بشریا است و می تواند پیامدهای فاجعه باری برای بشرّیت به همراه بیاورد . به اعتقاد آقای میخی قشر مرفّه بی درد که اصولاً آدم های بی مصرف و به دردنخوری هستنند و هیچ وقت نمی توانند معنای خوشبختی را احساس کنند ، از همین تفریح کردن زیادی به این بدبختی افتاده اند . در عوض ، آقای میخی که به هیچ وجه جزو
[[page 24]]
انتهای پیام /*