مجله نوجوان 153 صفحه 5

کد : 135553 | تاریخ : 21/06/1395

مردم اینجا از تو پادشاهی دیده­اند اگر تو را شاه می­دانند و از تو کرامت دیده­اند اگر تو را سید الکریم می­نامند. در کنار تو حاجتها چه زود روا می­شود. پیش از آنکه زائرت سلامش را تمام کند و روی از حرمت بگرداند حاجتش را گرفته است و این عجیب نیست که معطّل کردن سائلان دور از عادت کریمان است. امّا مگر تو کجای آسمان نشسته­ای که اینچنین توجّه تو گره گشاست؟ ای راوی حدیث بزرگان! برایم روایت کن از خاندانی که بزرگترین رحمت خدا بودند. بر مردمی که هیچ نمی­دانستند. ما دیر به دامن این رودخانه رسیدیم، بعد از هزار سال و به جز آنچه راویان حدیث روایت می­کنند پاسخی برای تشنگی ما نیست. ما به کرامت تو محتاجیم و به عنایت تو امیدوار. ما را جز اینکه تو مولایمان باشی چاره­ای نیست. وای بر مردمی که ایشان را سروری نباشد و وای بر ..........................................مردمی که سرور ایشان کریم نباشد و وای بر هر آن کس که دلبستۀ ضریح تو نیست. امروزم را به تو سلام می­کنم مرگ اینگونه فردا شود: السّلام علیک یا سیّدالکریم.....

[[page 5]]

انتهای پیام /*