مجله نوجوان 158 صفحه 24

کد : 135644 | تاریخ : 21/06/1395

محمدرضا علما آخرین کلمات سعید آخرین کلمات یک الکتریسین: خُب حالا روشنش کن.... آخرین کلمات یک انسان عصر حجر: فکر می­کنی این غار چیه؟ آخرین کلمات یک بند باز: نمی­دونم چرا چشمام سیاهی میره.... آخرین کلمات یک بیمار: مطمئنید که این آمپول بی­خطره؟ آ خرین کلمات یک پزشک: راستش تشخیص اولیه­ام صحیح نبود. بیماریتون لاعلاجه... آخرین کلمات یک پلیس: شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره... آخرین کلمات یک پیشخدمت رستوران: باب میلتون بود؟ آخرین کلمات یک جلاد: ای بابا، باز تیغۀ گیوتین گیر کرد.... آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون: این نوع مار رو می­شناسم، سمی نیست.... آخرین کلمات یک چتر باز: پس چترم کو؟ آخرین کلمات یک خبرنگار: بله، سیل داره به طرفمون میاد.... آخرین کلمات یک خلبان: ببینم چرخها باز شدند یا نه؟ آخرین کلمات یک خون­آشام: نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه آخرین کلمات یک داور فوتبال: نخیر، آفساید نبود! آخرین کلمات یک دربان: مگه از روی نعش من رد بشی آخرین کلمات یک دوچرخه­سوار: نخیر، حق تقدم با منه! آخرین کلمات یک دیوانه: من یه پرنده­ام آخرین کلمات یک سرنشین اتومبیل: برو سمت راست راه بازه.... آخرین کلمات یک شکارچی: مامانت کجاست کوچولو؟ آخرین کلمات یک غواص: نه، این طرفها کوسه وجود نداره....

[[page 24]]

انتهای پیام /*