مجله نوجوان 159 صفحه 10

کد : 135666 | تاریخ : 21/06/1395

شعر جعفر ابراهیمی شاهد مادرم مادرم کارگر است تویِ یک تولیدی! او همیشه دارد چهرة نومیدی! پدرم وقتی مُرد مادرم تنها ماند خواهرم بیچاره بعد از آن، درس نخواند خواهرم در خانه ماند جایِ مادر مادرم در پی کار زد به این در، آن در کار کم مُزدی را عاقبت پیدا کرد لقمه نانی هر روز جور کرد و آورد

[[page 10]]

انتهای پیام /*