محسن وطنی
آسمانیها
شرمندهام که نمیشناسمت
چه بد مردمانــی بودیم که نهج البلاغه
را گذاشــتیم روی طاقچه تا غبار عادت
وروزمرّگی، بزرگی نامت را از یادمان
برد و شیطان ما را فریفت. گمان کردیم
همینکه دوســتت داریم کافی است و
نهجالبلاغه در خانۀمــان غریب زیست
مثــل روزهایی که تــو در کوفه خلیفه
بودی و از تو غریبتر حتّی مســافری پا
به کوچههای کوفه نگذاشت.
رازهای بیشمار عالم را در نامهای به
فرزندت حسـن بن علی علیه السلام
نگاشـتی تا شــاید سرنوشــت بشـر،
دسـتاویزی برای نجات خود پیدا کند
امّا کلامت در زیر ســنگینی جلد قطور
گالینگور پنهان ماند.
آییــن جهــان داری را نگاشــتی و به
دست مالک سپردی امّا اهالی سیاست
به قوانین رایج سیاســی تن ســپردند و
عقل ما را کوتاه آفرید تا همواره برتری
از آن تو باشد. تا تو ما را بیشتر دوست
داشته باشی چونان که خداوند خلق را
بیـش از آنان دوسـت مـیدارد و تو
مولای ما باشی چنان که ولایت از آن
خداست و تو دست خدا بر روی زمین
بودی و بالاتر از تمامی دستها.
تو میدانســتی و جهان نمیدانســت.
میگفتــی و جهــان نمیشــنید. خاک
امانتــدار اسـت و از دانــه، درخت بر
مــیآورد، مــا امّا غیرت نداشــتیم که
تو ســر در چاه میکــردی و بلندترین
فریادها را در فروترین رخنههای خاک
میگریستی.
ما که بودیم که تو را باشیم؟ و تنهایی
تورا خداوند خواسته بود برای خود که
تنهاترین و بیهمتاست.
***
به راستی تو کیستی؟
ای مــولای مولایــان و ای ســرور
سروران
چگونه باید می شناختمت؟
تو را که به راههای آسمان از راههای
زمین آشــناتری و زمینیان چگونه در
آینة زنگار گرفته دلشــان تو را ببینند
که آینــة تمام نمــای پــروردگاری و
پــروردگارت هیچ گاه به روشــنی تو و
نام بلند تو بر زمین تجلّی نکرده است.
ما ر اببخش که تو را نشناختیم.
مــا را ببخش که آســمان را دیدیم.
آفتاب را دیدیم، اقیانوســها را دیدیم و
از عظمت نام تو غافل شدیم.
چگونه باید تو را میشناختیم در حالیکه
دستمان حتّی به ستارههای پایینترین
آسـمان خداوند هم نمیرسید. چگونه
باید تو را میشــناختیم اگر تو دست
ما را نمیگرفتــی و چگونه باید خدا را
می شناختیم اگر تو را نیافریده بود.
چگونه باید میدیدیمت که همیشــه
در دل تاریکی شــب چونان فقیرترین
مردمان با کیسهای نان و خرما قدم به
کوچهها میگذاشــتی و چهره از مردم
میپوشــاندی که مبــادا در کاری که
برای رضای خداوند میکنی بشــری را
شریک گرفته باشی؟
آســتان تو بلند بود و خداوند دست
[[page 4]]
انتهای پیام /*