مجله نوجوان 176 صفحه 13

کد : 136245 | تاریخ : 21/06/1395

در آموختن ادب از بی­ادبان فرماید خبر به دنیا که آمد چرخی زد تا دیوارهای شیشه­ای صف نگاههای شاد و مات و مبهوت از مادرش پرسید همه اقیانوسها اینقدر کوچکاند؟ هیچکس نشنید همه در روزنامهها خواندیم : نهنگ کوچک در آکواریوم بزرگ شهر به دنیا آمد سینا به منش ادب آموختم ز بی ادبان رک: گلستان به نقل از لقمان ترک «ما قال» و «من یقول» کنم نتوانسته­ام قبول کنم که پسر را پس از کلاس زبان بفرستم به پیش بی­ادبان که در آن جا به اشتیاق و طرب بکند درک فیض و کسب ادب این ادب­ را که ­بی­خرید و فروخت می­شود توی کوچه هم آموخت اعتمادی به این مدل نکنید بچه را توی کوچه ول نکنید بچه­تان اعتیاد می­گیرد می رود چیز یاد می­گیرد شاید آن جا کلک سوار کند با یکی، نصفه شب فرار کند ناگهان سنگ بر سبو نزنند؟ سوزن ایدزی به او نزنند؟ بچه­تان اَنگ «تابلو» نخورد؟ توی کوچه، تلوتلو نخورد؟ نکند توی کوچه، هی سر و ته نشود پای ثابت 110 پس به فرزند، یاد باید داد ادب از بی ادب نگیرد یاد یک کمی همت اختیار کنید خودتان روی بچّه کار کنید

[[page 13]]

انتهای پیام /*