مجله نوجوان 185 صفحه 13

کد : 136497 | تاریخ : 21/06/1395

بدانید دخوی دیروز چگونه علامه دهخدای امروز شده است . او چه در انبان اندیشه دارد ؟ آیا عنوان علمی را می توان پیشکش داد یا به واقع او شایستة چنین عنوانی است ؟ دوم آنکه او ، هم به اعتقادات سنتی مذهبی وفادار مانده بود و بر زبان و ادبیات عرب تسلط کامل داشت و هم نامش در میان افرادی که فرنگ رفته اند و متجدد شده اند و زبان بیگانه را خوبی فراگرفته اند ، دیده می شد . سوم آنکه او از مدرسة سیاسی فارغ التحصیل شد ، کار خود را با روزنامه نگاری آغاز کرد و نمایندة مجلس شد . سپس از سیاست دست شست و شخصیت فرهنگی لقب گرفت . دیوان شعری نیز داشت . در ان دیدار غزل تازة خود را نیز به آقا روح الله هدیه داد . بحث از داستان های موش و گربه به میان آمد و آقا روح الله گفته بود : «وقتی بچه بودم تمام داستان های موش و گربه را از حفظ بودم اما حالا فقط بعضی از ابیاتش در خاطرم مانده است .» شاید در حین بحث و گفتگو آقا روح الله در خطوط چهره و آهنگ کلام دهخدا تأمل می کرد تا دریابد که آیا وقتی آدمی در میدان سیاست ناتوان می شود و عقب می نشیند ، دست به کارِ کار های فرهنگی می زند یا سیاست شور جوانی می طلبد و در سن پختگی رها می شود با شخصیت فرهنگی شدن آخرین مقامی است که بعضیها بدان دست می یابند ؟ شاید اول بار این بیت ساده و پرمعنی داستان موش و گربة عبید را که به طنز از زبان کسانی شنیده باشد که طرفدار مشروطه بودند و نمی خواستند سه باره گول محمدعلی شاه را بخورند که دوبار قسم خورده بود که دیگر با مشروطه در نیفتد و توبه شکسته بود . مژده بادا که گربه عابد شد عابد و زاهد و مسلمانا

[[page 13]]

انتهای پیام /*