مجله نوجوان 189 صفحه 26

کد : 136654 | تاریخ : 21/06/1395

دو قدم مانده به گل المیرا ماهروزاده 13 ساله از تهران به نام ایزد منّان سلامی گرم به مجلّۀ دوست نوجوانان! امیدوارم هر کجا که باشی حالت خوب باشد. من المیرا ماهروزاده 13 ساله از تهران هستم و یک خواهش کوچک دارم. می‏خواهم با مجریهای برنامه‏های نوجوان مثل محسن افشانی و... مصاحبه کنی. خیلی ممنون می‏شوم اگر این کار را بکنی زهره پروندی 12ساله از تهران دوستی پایدار تابستان بود و هوا گرم. زهره تصمیم گرفت به پارک برود و دوچرخه سواری کند. با پدرش به پارک رفت. موقع برگشتن، دختری را در کوچه دید. به پدرش گفت: «باباا تو برگرد خانه، من در کوچه می‏مانم.» زهره رفت رو به روی دختر ایستاد. دختر به او سلام کرد و اسمش را پرسید. زهره گفت: «اسم من زهره است. اسم تو چیست؟» دختر گفت: «فاطمه.» فاطمه گفت: «می­آیی با هم بازی کنیم؟» زهره گفت: «چرا که نه؟» آنها با هم بازی کردند و دو تا دوست دیگر هم به نام عاطفه و غزل پیدا کردند. زهره و فاطمه از اینکه با هم دوست شده بودند، بسیار خوشحال بودند و تا 3 سال بعد با هم دوست بودند و قهر نکردند تا اینکه زهره از آن محل رفت ولی تلفن و آدرس خانۀ جدیدشان را به فاطمه داد.

[[page 26]]

انتهای پیام /*