میلغزد و در تاریکی غرق میشود.
مجیدی اجازه نمیدهد که کاراکترهای
فیلمهایش تباه شوند. او برای اینکه
آنها را از تباهی نجات دهد هزار
بلا بر سرشان میآورد ولی در آخر
بیننده مطمئن است که آنها رستگار
میشوند.
مجیدی در شروع فعالیت سینمایی
خود بازیگر بود و در فیلمهایی مانند
«بایکوت» و «تیر باران» بازیهای بسیار
خوب و روانی ارائه کرد. همین توانایی
او باعث میشود که با وسواس زیادی
از بازیگران و نابازیگرانش بازی بگیرد.
او با انرژی زیادی نقشها را تفهیم
میکند و انتظار دارد که عوامل فیلم
نیز به انرژی او پاسخ مثبت بدهند.
البته نقش دستیاران زحمتکش و کار
بلد او را در این راه نباید نادیده گرفت.
«آواز گنجشکها» را میتوان کاملترین
اثر مجیدی دانست که هم به لحاظ
تکنیکی و هم از نظر مضمون و مفهوم
یک سر و گردن از دیگر آثار او بالاتر
است. این فیلم هم از دیدگاه اجتماعی و
هم از نظر گاه معنوی به موضوع مورد
بحث خود میپردازد. در کنار این
مسئله، تکنیک به کار رفته در آن در
سطح استانداردهای جهانی است.
چندی پیش شاهد پخش برنامهای
با عنوان «کابوس یک رؤیا» از شبکۀ
دوم سیما بودیم.این برنامه،به پشت
صحنه و روند ساخته شدن فیلم «آواز
گنجشکها» میپرداخت. متن زیبایی
بر روی تصاویر نوشته شده بود که با
صدای «جلال مقامی» خوانده میشد.
کابوس یک رؤیا یک فیلم مستند
بود.
این مستند مشکلات، ریزه کاریها و
روند ساخته شدن فیلم را به طور کامل
به نمایش میگذاشت.دوربین، در همه
جا حضور داشت و به دور از شعارزدگی
و ظاهرسازیهای مرسوم در برنامههای
مربوط به پشت صحنۀ فیلمها و سریالها،
واقعیات موجود را به خوبی بیان میکرد.
علاوه بر آن، ساختار آن به شکلی بود که
بیننده را دچار دلزدگی وخستگی نمیکرد.
به تناوب،عوامل پشت صحنه را معرفی
میکرد و از مرحلۀ انتخاب بازیگران تا
مراحل فنّی بعد از تصویربرداری،جزئیات
را به نمایش میگذاشت.
[[page 23]]
انتهای پیام /*