مجله نوجوان 200 صفحه 34

کد : 136986 | تاریخ : 21/06/1395

علیرضا قزوه قطار اندیمشک قطاری هر شب از ایستگاه خاطره­ات می­رود به اندیمشک قطاری هر شب از ایستگاه جمجمه­ات تا آتش چاههای نفت * قطارهای یک طرفه با پرده­های چفیه و باران * دریچه­های قلبت که بسته می­شود قطار به تونل رسیده است نفس که تنگ می­شود چفیه را با اشک، خیس کن شیمیایی­ست دلت که می­گیرد فوری بخواب خمپاره است! و پیش از آنکه ماسک خود را به ماه تعارف کنی نخل و ستاره را به عقب بفرست * قطار، سوت می­زند و جوانی­ات برایش دست تکان می­دهد قطار خالی­ست ماه لکوموتیو را می­راند و فرشته­ها تو را و قطار اندیمشک را به آسمان می­برند!

[[page 34]]

انتهای پیام /*