
میشود.
دنیای تصویر شده در این فیلم دنیایی کثیف و آلوده است و حتی راز ماندگاری انسانها در این جهان این
است که هر چه بیشتر آلودگی تولید شود. این آلودگی به حدّی افزایش
پیدا کرده است که انسانها از دیدن آسمان محروم شدهاند. جهان «مون سینگ کیم» به دو طبقۀ اجتماعی
تقسیم میشود؛ طبقهای که باید کارگر باشند و شبانهروز کار کنند و طبقهای که خود را مغز متفکّر میدانند و خود
را اداره کنندۀ جهان مینامند و از این رو به خود حق میدهند که بر جهان
و طبقۀ کارگر حکومت کنند. آنها حتّی حق مرگ و زندگی طبقۀ کارگر را نیز در حیطۀ اختیارات خود میدانند. از
این رو هر جا که فکر کنند حضور
طبقۀ کارگر مزاحم است، آنها را از میان برمیدارند.
ظاهراً کارگردان این فیلم نیز خود را
از طبقۀ اندیشمندان و برتر میداند
زیرا برای اینکه طبقۀ کارگر را نجات دهد فردی از میان طبقۀ مدیریت
و اندیشمند را که یاغی شده است انتخاب میکند تا برای نجات کارگران تدبیری بیندیشد و کاری کند.
این انیمیشن در مقایسه با انیمیشنهای ژاپنی از منطق فکری قویتری
برخوردار است. لااقل بینندۀ ایرانی راحتتر میتواند با آن ارتباط برقرار کند. مهمترین دلیل این مسئله این
است که در مقایسه با کارتونهایی
مانند «شهر اشباح» و «شاهزاده مونو نوکه» که از انیمیشنهای برجستۀ
ژاپنی و شرقی هستند، کمتر به سراغ
افسانهها و داستانهای مربوط به شرق دور میرود و داستانی را پی میگیرد
که برای همۀ مردم جهان قابل درک است. مسائلی از قبیل بحران انرژی، آلودگی محیط زیست و از همه مهمتر عشق؛ عشقی که در
این انیمیشن تصویر میشود
مربوط به دوران کودکی
است و آرزوها و آرمانهای مشترکی
که کودکان و نوجوانان در آن سنین دارند. بیشک در این سنین آیینۀ
ذهن و روح کودکان و نوجوانان
پاک و صاف و افکارشان به
دور از هرگونه مصلحتاندیشی
یا حساب و کتابهای خصمانه جاری میشود.
تکنیک ترکیبی این انیمیشن نیز بسیار زیباست. با وجود امکانات کمتر در
زمینۀ انیمیشنسازی در سال 2002 و 2003 نسبت به یکی دو سال اخیر، کارگردان و طراحان این اثر تمام
تلاش خود را برای عرضۀ کیفیتی
قابل قبول در فیلم به خرج دادهاند. بکگراندهای سه بعدی و خلّاقانۀ اثر
در کنار کاراکترهای تخت و دو بعدی، تضادی زیبا ایجاد میکند. علاوه بر اینها حرکتهای مناسب دوربین و حفظ ریتم منطقی فیلم به وسیلۀ تدوین مناسب و زمانبندی حساب شده، باعث میشود
که بیننده دچار کسلی نشود و داستان
را دنبال کند.
ناهید امیریان به عنوان مدیر دوبلاژ
این اثر، با تلاش و دقت خود در
ترجمه، انتخاب صداپیشگان و
لیپسینک مناسب، این فیلم را با
کیفیت دوبلۀ بالایی ارائه کرده است.
دوبلۀ این فیلم بیننده را به یاد دوبلاژ انیمیشنها در دهۀ شصت میاندازد.
در آن زمان بسیاری از دوبلورهای
با تجربه و معروف فیلمهای زنده به
دوبلۀ انیمیشنها میپرداختند و همین
مسئله جذابیت آن آثار را دو چندان
میکرد.
هر چند که این انیمیشن نیاز چندانی به
تیپسازیهای متنوع ندارد ولی احساس
جاری در فیلم به خوبی به وسیلۀ دوبله
به بیننده منتقل میشود؛ تا حدّی که
پس از گذشت لحظاتی از فیلم، بیننده فراموش میکند که در حال دیدن یک انیمیشن است.
انتخاب نام «روزهای شگفتانگیز» در
واقع اشاره به زمان حال است و اینگونه
نشان داده میشود که آیندگان ما در
حسرت این روزهای زمین خواهند بود.
پس شاید بهتر باشد که قدر روزگار
خودمان را بدانیم چون روزگاری
«روزهای شگفتانگیز» به نظر
میآیند.
[[page 13]]
انتهای پیام /*