مجله نوجوان 205 صفحه 34

کد : 137166 | تاریخ : 20/06/1395

بهاره مهرجویی پوتین پوتین بابا یادگاری­ست از فصلهای سیب کمیاب آن سالهای پاک و آبی که خو گرفته توی یک قاب بابا کلامش تیر خورده لبهای خشکش نا ندارد از باغ بی­برگ خیالش او دردها را می­نگارد از سرفه­های تلخ بابا گلدان، گلش رنجور و زرد است لبخند گلهای ظریفش ماسیده و انگار سرد است این سرفه­ها آواز باباست مثل قناریهای غمگین می­خواند او آواز خود را با یک نوای سخت سنگین پوتین بابا یک نشان است از سالهای دود و باروت بابای من یک قهرمان است یک قهرمان با نور لاهوت* *لاهوت: خداوندی

[[page 34]]

انتهای پیام /*