مجله نوجوان 208 صفحه 34

کد : 137274 | تاریخ : 20/06/1395

انسیه موسویان ای امام مهربان! آرزو دارم صدایم گرم‏تر باشد تا بخوانم نوحه، شبهای عزاداری من بخوانم: «کو حسین تشنه لب؟ زینب!» از زمین جوشد صدای گریه و زاری آرزو دارم که زورم بیشتر باشد تا که نخلی را به تنهایی بچرخانم شب که بر می‏گردم از سینه زدن، خانه مانده باشد روی سینه، جای دستانم آرزو دارم دلم هم نرم‏تر باشد مثل پیرمردهای هیأت بالا گریه‏ام گیرد، بلرزد شانه‏های من گم شود در‏های‏هایم روضۀ آقا آرزو دارم که تا جان در بدن دارم داغدار قهرمان کربلا باشم ای امام مهربان! کاری بکن تا من تا ابد از دوستداران شما باشم

[[page 34]]

انتهای پیام /*