مجله نوجوان 216 صفحه 23

کد : 137479 | تاریخ : 20/06/1395

از کروماتیک با پردة آبی برای خلق برخی از تصاویر و پس زمینه ها بود. این در حالی است که خوشبختانه هنر اسلامی دوران صفوی همچنان سالم و زیبا از آن دوران در اصفهان باقی مانده است و برای خلق مجدد آن نیازی به این قرتی بازیها نیست. شهرام اسدی باتوجه به این نکات، سریال خود را به دور از ظاهرسازیهای رایج ساخته است و با اینکه از دوبله برای صدای گفتار بازیگران استفاده کرده است اولاً سعی کرده استفاده از دوبلورهای معروف مانند بهرام زند و ناصر طهماسب را در جایی به کار ببرد که اگر به کار نمی برد، برای سریال نقطة شعف به حساب می آمد. بازی علی دهکردی در نقش شاه اسماعیل نیز بسیار زیباست ولی باید منصفانه بپذیریم که صدای نرم و لطیف دهکردی به درد پادشاهی نمی خورد. به همین دلیل بهرام زند این خلأ را به خوبی پر کرده است و البته اینکه شاه اسماعیل این سریال با لهجة آذری حرف نمی زند باعث می شود بیننده تمرکز بیشتری روی داستان و دیالوگها داشته باشد. صدای استاد نصیریان به این دلیل که محکم و پر است، شاید نتواند بازی ظریف او را به شخصیت چند بعدی شیخ بهایی نزدیک کند ولی صدای ناصر طهماسب روی استاد نصیریان در فیلمهای مختلف نشان داده است که می تواند وجوه عمیق تری از بازی او را به تصویر بکشد. چون صدای طهماسب از جنسی است که نوعی ناشناختگی را برای شنونده آن ایجاد می کند و همین احساس باعث می شود که کاراکتری را که او به جایش سخن می گوید، از نظر روحی و شخصیتی در حالتهای چند لایه ای در نظر بگیریم. برای ساخت این سریال زحمات بسیاری کشیده شده است. کارگردان در خلق صحنه ها و انتخاب لوکیش برای اجرا به هیچ عنوان صرفه جویی نکرده است و مانند بسیاری از همکاران خود برای پایین آوردن هزینه ها خلق فضاهای خارجی را قربانی صرفه های مالی نکرده است. او هر جا که فیلمنامه و داستان اقتضا کرده، فیلم خود را گرفته است و از این نظر باید به مجید میرفخرایی به عنوان مدیر هنری این اثر ، آفرین گفت. میر فخرایی با این سریال نشان داده است که خلاقیت و پشتکار او بیشتر از آنی است که در خیلی از سریالها به چشم می خورد. اسدی در نگارش این اثر علاوه بر توجه به خط اصلی داستان ، حکایات و روایاتی را که مربوط به زندگی شیخ بهایی است درون اثر گنجانده است. این خرده داستان ها هم باعث جذابیت بیشتر فیلم می شود و آن را از یک روایت تاریخی صرف بیرون می آورد و هم سبب می شود که بیننده با وجوه مختلف شخصیتی او آشنا شود و قبول کند که یک مهندس چیره دست و زبده می تواند اشعاری عارفانه و نغز بسراید و همچنین خیلی بیشتر از لئوناردو داوینچی با علم تشریح بدن انسان آشنایی دارد و شاید از اولین کسانی باشد که علم پزشکی قانونی را برای کشف جرایم و پیدا کردن مجرمین به کار می برد. شیخ بهایی فردی است که به معماری، پزشکی، هنر، فلسفه، عرفان، ادبیات و هر چیز دیگری که به عنوان علوم انسانی و علوم تجربی و علوم ماوراء الطبیعه وجود دارد، علاقه نشان می دهد و در مورد آن به کسب تجربه می پردازد. او مطمئناً چند سر و گردن از دانشمندانی که در جهان به این کارها دست زده اند، بالاتر است و به راحتی می توان او را با افرادی چون لئوناردو داوینچی مقایسه کرد. این در حالی است که داوینچی را هر کودکی که چند کلاس سواد خواندن و نوشتن داشته باشد در سراسر جهان می شناسد ولی شیخ بهایی ما را کسی نمی شناسد. حالا که تلویزیون دست به ساختن چنین سریال با ارزشی برای معرفی چنین بزرگ مردی زده است، آنقدر تبلیغات و اطلاع رسانی برای آن ضعیف است که هیچ کس آن را دنبال نمی کند و اصلاً نمی داند که چنین سریالی از تلویزیون پخش می شود. حالا شاید چند قسمتی بیشتر به پایان آن نمانده باشد، پس تا دیر نشده است آن را دنبال کنید و خودتان در مورد آن قضاوت کنید. دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 4 پیاپی 216 / 19 اردیبهشت 1388

[[page 23]]

انتهای پیام /*