سرانجم بعد از تمرینات سخت و طاقت فرسا روز مسابقه با تیم حریف فرا رسید . . . .
ما حسابی سعی کردیم خودمون رو نشون بدیم . . .
در طول بازی نمی دونم چرا او را انقدر عصبانی
مدام حرص می خورد و سوت می زد .
آخرش ما انقدر خوب بازی کردم که بازیکن های حریف کاملاً کم آورد . . . .
ولی از فردای اون روز آقا مربی گفت که ما هنوز جنبه فوتبال بازی کردن رو نداریم وبهتره یک کم تمریناتی رو برای تَلطیف روحیه انجام بدیم ! !
دوست نوجوانان
سال پنجم / شماره 6 پیاپی 218 / 2 خرداد 1388
[[page 19]]
انتهای پیام /*