سردار سرتیپ محسن رفیق دوست
به کسی که برای من به زندان رفته جایزه نمیدهم
بعد از آزادی امام از زندان، روزی که در منزل آقای روغنی بودند، خواستم خدمت ایشان برسم
کد : 38884
|
تاریخ : 11/09/1391
بعد از آزادی امام از زندان، روزی که در منزل آقای روغنی بودند، خواستم خدمت
ایشان برسم، اما مأموران شاه تنها علما را به درون خانه راه میدادند. یکی از دوستانِ
لبنیاتفروش چند تغار ماست درست کرده بود و میخواست به اقامتگاه امام ببرد. از
ایشان خواهش کردم، تغار ماست را گرفتم، روی سرم گذاشتم، رفتم تو و تا دو ـ سه روز
آنجا ماندم و بیرون نیامدم. در آنجا صحنهای جالب دیدم که از یادم نمیرود. دور تا دور
اتاق علما نشسته بودند. همه نوعاً زندان رفته بودند. آقایی رفتند جلو و با امام صحبتی
داشتند و امام ناراحت شدند. بعد فهمیدم گفته بودند همه این علما که اینجا هستند از
علمای مبارز و زندان رفتهاند، شما توجهی به آنها بکنید. تا این را گفت دیدم آقا یک
مرتبه با حالتی برافروخته گفتند که: «بله، آقایان مجاهده کردند، زندان رفتند. ان شاء الله
که برای خدا کردهاند و اجرشان با خداست اما اگر کسی برای من زندان رفته است من
جایزه نمیدهم که برای من زندان بروند ...»
منبع:ویژهنامه فرهنگی بنیاد - ش 41 - ص 18 - خرداد ماه 1373
انتهای پیام /*