مجله نوجوان 224 صفحه 19

کد : 137727 | تاریخ : 20/06/1395

حکایت دوست مثل آباد خر لگدش زده ، پای کره خر می شکند . این مثل در موقعی گفته می شود که یک نفر از طرف آدم پر زور و قوی تر از خود ظلمی می بیند و چون زورش به او نمی رسد با اوقات تلخ به خانه می آید و تلافی آن را سر زن و بچه اش در می آورد و بی سبب آنان را می زند و می آزارد . یک مرد دهاتی بود ، یک خرد داشت و یک کره خر که هر دو را کنار مزرعه اش بسته بود . خر به هوای چرا افسارش را پاره می کند و داخل مزرعه می شود . مرد روستایی خبر می شود و می رود که خرش را بگیرد ولی همین که نزدیک خر می شود خر بنا می کند و به جفتک زدن ، یک لگدی هم به صاحبش می زند و فرار می کند . مرد دهاتی که از لگد خر و گرفتنش عاجز می شود به کره خر حمله می کند و چوبدستی اش را می کشد و پای کره خر را می شکند ! یک نفر که آنجا بوده به مرد دهاتی می گوید : مرد حسابی ! خر لگدت زده ، پای کره خر می شکنی ! ؟ » نه سر پیازم و نه ته پیازم این ضرب المثل غالباً به منظور دفع مزاحم به کار برده می شود . عبارت مثلی بالا اگر ریشه تاریخی نداشته باشد قطعاً ریشه گیاهی دارد که یادآوری آن را بی مناسبت ندانستیم . پیاز از سه قسمت سر و ساقه و ریشه که همان ته پیاز است تشکیل شده است . سر پیاز همان گل و تخم پیاز است که از آن برای کاشتن استفاه می کنند تا پیاز به دست آید . ته پیاز همان پیاز اصلی مورد نظر است که به مصرف خوردن می رسد و به علت سرشار بودن از ویتامین های مقوی خواص و فواید زیادی برای آن قائل هستند . اما ساقه پیاز چیز بی مصرفی است که نه تنها بشر از آن طرفی نمی بندد بلکه حیوانات هم آن را نمی خورند بنابراین ملاحظه می شود که اگر کسی در وجه مشابهت به مثابه سر یا ته پیاز نباشد عنصر بی خاصیتی است که از او بیم و امیدی نتوان داشت . دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 12 پیاپی 224 / 13 تیر 1388

[[page 19]]

انتهای پیام /*