مجله نوجوان 242 صفحه 5

کد : 138253 | تاریخ : 20/06/1395

یاد ایام سین حسینی یکم فروردین : نوروز چقدر مهربان از روز های عید می بارد. نوروز ، با همه ی رحمت و وسعتش در خانه ها پخش می شود و در کوچه ها بوی تخم مرغ رنگی ، بوی هفت سین ، بوی تنگ و آینه و بوی سیزده بدر می وزد. سفره ی هفت سین رنگین ترین و آشناترین سفره ی دنیاست. سفره ی بزرگی که تمام ایرانی ها دور آن می نشینند و مهربانی صرف می کنند. با هم تخمه و پسته می شکنند. غذای این سفره هیچ وقت کم نمی آید. پرستوها بامها را کلافه می کنند. آسمان ، آن قدر پرستو بر سر بامها می بارد تا همه به دست و دلبازی اش غبطه بخورند. سیم های برق ، جولانگاه گنجشکها ویاکریمها می شوند و شمعدانی ها نور را زا پشت شیشه ، لمس می کند. ابرها آن قدر سخاوت به خرج می دهند که کم کم همه ی رودها به دریا می رسند و کوهها قبای سبز پیروزی بر تن می کنند. ماهی ها در هوای تنگ ، مستانه می رقصند و برای لحظه های هم که شده فکر دریا را از سر ، بیرون می کنند. جیبها از طعم آحیل و عیدی آباد می شوند و بوی اسفند و عود ، بهشت را به یاد آدم می آورند. باز هم اسکناس های نو لای قرآن ، متبرک می شوند و بچه ها حیفشان می آید که اسکناسها را تا کنند. مبادا که جشن عیدشان به هم بخورد ! سبزه ها در مزرعه ی کوچک بشقابها می رویند و به نگاهها دست می کشند. همه ی نگاهها سبز می شوند و باز آغاز سال یک هزار و سیصد و .... یا مقلب القلوب و البصار ! دوازدهم فروردین : روز جمهوری اسلامی من رأی می دهم تو رأی می دهی ما رأی می دهیم رأی ها ما پرنده است صندوق رأی : باغ پرندگان وقتی صندوق باز شود ، پرنده ها به آسمان فواره می زنند. پرنده های "آری" پرنده های جمهوری پرنده های جمهوری باران پرنده راز پرنده آواز پرنده های جمهوری اسلامی پرنده های نه یک کلمه کم ، نه یک کلمه زیاد پرنده های آزاد سیزدهم فروردین : روز طبیعت با هوا قهر کرده ایم ، مخلّ لحظه های اکسیژن شده ایم. با آب خوب تا نکردیم. روزهاست که حرمت سر سبزی را شکسته ایم جنگل های شمال ، رفته رفته در لحظه های سرد ، ناپدید می شوند ، صنعت ، علیه "زبان گنجشک" ها کودتا کرده و ما افسران این کودتا هستیم ، چوبها را تنها برای خلال دندان و چوب کبریت و تابوت می خواهیم. یادمان رفته که چطور باید بر شاخه ها تاب بست ؟ چطور می شود از شاخه های گردو بالا رفت ؟ چطور می شود سیب را از شاخه ها چید ؟ ریاضی مان ضعیف شده. راستی "پروانه" تقسیم بر "گل" چند می شود ؟ جذر اکالیپتوس چیست ؟ بهار ضرب در درخت های دنیا چقدر می شود ؟ خاطره ی زندگی مشترک ما و درختها از یاد رفته است. بیایید به هوا پشت نکنیم. بیایید در جنگل های شمال حل شویم. بیایید هوشیار شویم و ورق های معرفت پروردگار را مرور کنیم. ما در جریان سبزینه ها و مویینگی ها نفس می کشیم. از تمام تاریخ ، فقط لشکر سرسبز درختها جان سالم به در برده بود. سلسله ی حکومت درختها خوشنام ترین سلسله است. در قانون اساسی درختها ، وراثت یک امر طبیعی است. بیایید دماوند را تنفس کنیم و کمی با ریشه ها خو بگیریم . بولدوزورها شخصیت گلها را لگدکوب کرده اند. و بچه ها بدون این که معنایش را بدانند می خوانند : به دست خود درختی می نشانم...

[[page 5]]

انتهای پیام /*