
بزغالک، بیحوصله به مشپله میرود
و «کِرمَلا» دوست صمیمی او وقتی
میبیند که بزغالک بیحوصله است،
محض شوخی، بند کفش او را به
نیمکت گره میزند و... چشمتان روز
بد نبیند. همین که بزغالک میخواهد
برود دستشویی، پایش گیر میکند و
با مُخ پخش و پلا میشود. چند لحظه
سکوت به کلاس حکمفرما میشود.
کِرمَلا میخندد و ناگهان بزغالک چهار
چنگولی به کرملا حمله کرده، گیسوی
او را میکشد. از آن لحظه به بعد،
بزغالک دچار جنون گیسو شده و سر
هر چیزی گیس و گیس کشی به راه
میاندازد. نقل است که کار او به جایی
رسیده که دنبال زرافههای محل کرده
به خاطر این که تخم نمیگذاشتند،
گیسشان را میکشیده است.
توضیح درست بیماری:
اگر بخواهیم مثل آدم توضیح بدهم
که این بیماری چیست، باید بگویم
گیسوشپول، بیماری کسانی است که
سر هیچ و پوچ دست بر گیس شده و تا
طرف را کچل نکنند ول نمیکنند. این
افراد اعصاب ضعیفی داشته، حالشان
خوب نیست اصلاً. امّا چه کار کنیم
حالا؟
درمانهای سنتی:
چنانچه کسی در اطراف شما میزید
که دست به گیس شدنش مسلم است،
درمانهای زیر را سرش در بیاورید تا
درست شود.
1- شیرۀ هویج نارس را جوشانده،
داغ داغ توی کفشش بریزید.
2- یک سوسک خسته پیدا کنید و
بهش (یعنی به سوسک) بگویید خسته
نباشی! (برای پیدا کردن خستگی در
سوسک، کافیست زیر بغلش را نگاه
کنید. اگر بو میداد خسته است.)
3- عرق جبین لاکپشت کوهی را با
ماست قاطی کرده، روزی چند بار توی دماغ بیمار دم کنید.
4- یک سوسک افسرده پیدا کنید
و چند تا لطیفۀ با حال برایش تعریف
کنید. (نشانۀ سوسکهای افسرده این
است که با غذایشان، پیاز
نمیخورند. حواستان باشد.)
درمانهای مدرن:
1-کف دستان خود بیمار، فلفل
بپاشید و مجبورش کنید با کف دست
سوت بزند.
2- روی سرش کاهو بکارید.
3- برای مدّتی از همۀ اطرافیان، حتی
مرغ و خروس همسایه، بخواهید که
موهایشان را از ته بتراشند تا گیسی
برای کشیدن باقی نماند. چنانچه حال
بیمار از بیگیسی بد شد، از کاهوهای
روی سرش بچینید، بدهید بخورد
صدایش بیفتد.
4- لای موهای خودتان لجن بریزید
که اگر گیس شما را کشید، دستهایش
کثیف شود. آن وقت مجبورش کنید
سوت بزند.
5-طوری که متوجه نشود بزنید
دستهایش را قلم کنید.
6- طوری که نفهمد، باهاش
بدرفتاری کنید. مثلاً بیدلیل با لگد از
خانه بیندازیدش بیرون.
موفق باشید
پرفسور شیمپال
[[page 17]]
انتهای پیام /*